کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شره کش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شره کش
واژهنامه آزاد
(شُرّه کش) خیلی زود، سریع
-
واژههای مشابه
-
شرة
لغتنامه دهخدا
شرة. [ ش َرْ رَ ] (ع ص ) زن بدتر. (منتهی الارب ).
-
شرة
لغتنامه دهخدا
شرة. [ ش ِرْ رَ ] (ع اِمص ) یا شره . نشاط . (از بحر الجواهر) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || تیزی جوانی . (از بحر الجواهر) (آنندراج ): شرة الشباب ؛ تیزی و نشاط جوانی . (از منتهی الارب ) (یادداشت مؤلف )(از اقرب الموارد). || حرص . (آنندراج ) (از اقرب ال...
-
شرة
لغتنامه دهخدا
شرة. [ ش ِرْ رَ ] (ع مص ) شره . مصدر به معنی شر است . (منتهی الارب ). بد شدن . (تاج المصادربیهقی ) (دهار). بدی . (دهار). سوء. (بحر الجواهر).
-
شِرَّه
لهجه و گویش بختیاری
šerra لباس مندرس و پاره.
-
شِره
لهجه و گویش تهرانی
پارچه کهنه،تیکه پارچه
-
شره شره
لغتنامه دهخدا
شره شره . [ ش ِرْ رَ ش ِرْ رَ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) در تداول عامه ، پاره پاره (جامه ). (یادداشت مؤلف ). شرمبه شرمبه . شرنبه شرنبه . لقمه لقمه . تکه تکه . رجوع به شرمبه شود.
-
شِرّه شِرّه،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
پاره پاره، تکه کوچک،جِرجِر/ریش ریش کردن،پاره کردن
-
شِرّه شِرّه،شر و واشر
لهجه و گویش تهرانی
پاره پاره
-
شره مند
لغتنامه دهخدا
شره مند. [ ش َ رَه ْ م َ ] (ص مرکب ) آزمند. حریص . شره ناک . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات کلمه شود.
-
شره ناک
لغتنامه دهخدا
شره ناک . [ ش َ رَه ْ ] (ص مرکب ) آزمند. حریص . رجوع به آزمند و شره شود.
-
بی شره
لغتنامه دهخدا
بی شره . [ ش َ رَه ْ ] (ص مرکب ) (از:بی + شره ) بی آز و طمع. بدون حرص و آز : بغرض دوستی مکن که خواص درس والتین بی شره نکنند. خاقانی .رجوع به شره شود.
-
شُرَّه اوو
لهجه و گویش بختیاری
šorra-ow صداى ریزش آب از بلندى، صداىآبشار.
-
آب شُره
لهجه و گویش تهرانی
ریختن آب