کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرق وزان قطبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ملک شرق
لغتنامه دهخدا
ملک شرق . [ م َ ل ِ ک ِش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پادشاه مشرق . که بر مشرق حکومت و سلطنت دارد. در شواهد زیر ظاهراً کنایه از سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی است : تا ثنای ملک شرق بودبه ثنای دگران رنج مبر. فرخی .بر بساط ملک شرق ازاو فاضل ترکس بننشس...
-
اهل شرق
لغتنامه دهخدا
اهل شرق . [ اَ ل ِ ش َ ] (اِخ ) حکماء فرس که به دو اصل نور و ظلمت قائل بودند. رجوع به حکمت الاشراق ص 301 شود.
-
شرق شناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] šarqšenās مستشرق؛ خاورشناس؛ کسی که دانا به اوضاع و احوال، زبانها، و آداب ملل مشرقزمین است.
-
ساکن شرق
دیکشنری فارسی به عربی
شرقي
-
بطرف شرق
دیکشنری فارسی به عربی
شرقي
-
شرق نزدیک
دیکشنری فارسی به عربی
الشَّرقُ الأدني
-
شمال شرق
دیکشنری فارسی به عربی
منطقة شمالية شرقية
-
بسوی شرق
دیکشنری فارسی به عربی
باتجاه الشرق
-
شَرَق دست
لهجه و گویش تهرانی
ماهر،مهارت
-
شعاع شرق
واژهنامه آزاد
به معنای ظهور کننده از شرق، پرتوی از شرق، کنایه از خورشید. شعاع:پرتو ؛ شرق:محل بیرون آمدن خورشید
-
شرق دور
واژهنامه آزاد
کشورهای شرق آسیا مانند چین کره و زاپن
-
southeaster/ sou'easter
جنوبشرقوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] باد جنوب شرقی بهویژه باد قوی یا تندباد
-
equatorial easterlies, deep trades, deep easterlies
شرقوزان استوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادهای بسامان خیلی عمیق در نیمکرۀ تابستانی که تا ارتفاع 8 تا 10 کیلومتر گسترش دارند و عموماً با بادهای غربوزان سطوح بالاتر همراه نیستند
-
tropical easterlies, subtropical easterlies
شرقوزان حارّهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اصطلاحی برای بادهای بسامان کمعمق با چینش قوی در راستای قائم
-
northeaster/ nor'easter
شمالشرقوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] باد شمالشرقی بهویژه باد قوی یا تندباد