کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرفة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تختان
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة
-
تختان دار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة
-
ستاوند
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة
-
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة
-
لژ بالا
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة , معرض
-
شرف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ شُرفَة] [قدیمی] šoro(a)f = شُرفه〈 در شرف چیزی بودن: [مجاز] در آستانۀ چیزی بودن؛ نزدیک بودن به چیزی.
-
بالا خانه
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة , طابق علوي
-
ایوان
دیکشنری فارسی به عربی
بوابة , دير , سقيفة , شرفة
-
کنگره
واژگان مترادف و متضاد
۱. دندانه، شرفه ۲. مجلس
-
صدا
واژگان مترادف و متضاد
آوا، آواز، بانگ، شرفه، صلا، صوت، ندا
-
کنگره
فرهنگ فارسی معین
(کُ گِ رِ) (اِ.) شرفه ، دندانه ، دندانه های بالای دیوارها و بلندی های هرچیزی .
-
شرفات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ شَرَفة] [قدیمی] ša(o)rafāt ۱. کنگرهها.۲. [مجاز]شاخههای بالایی درخت.۳. = شُرفه
-
شرف
لغتنامه دهخدا
شرف . [ ش ُ رَ ] (ع اِ) ج ِ شُرَفَة. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ شَرفَة. (یادداشت مؤلف ) (دهار). ج ِ شرفة به معنی کنگره ها. (آنندراج ) (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی ص 2) : قصر و جاه و شرف و عمر تو بادا معمورتا به فردوس برین برشده در ساو و ...
-
حطیطة
لغتنامه دهخدا
حطیطة. [ ح ُ طَ طَ] (ع اِ مصغر) شرفه . (منتهی الارب ). این مصغر است .
-
ذوالتشاریف
لغتنامه دهخدا
ذوالتشاریف . [ ذُت ْ ت َ ] (ع ص مرکب ) کنگره دار. با بریدگیها. دارای دندانه ها. صاحب کنگره ها و شرفه ها، از برگ و مانند آن .