کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرفانگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شرفانگ
/šarfāng/
معنی
= شرفاک
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شرفانگ
لغتنامه دهخدا
شرفانگ . [ ش َ / ش ِ ن َ ] (اِ) شرفاک . شرفالنگ . (ناظم الاطباء). به معنی شرفاک است . (فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (از آنندراج ). رجوع به شرفاک شود.
-
شرفانگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šarfāng = شرفاک
-
جستوجو در متن
-
شرفالنگ
لغتنامه دهخدا
شرفالنگ . [ ش َ / ش ِ ل َ ] (اِ) شرفاک . شرفانگ . (ناظم الاطباء). به معنی شرفاک است . (فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (از آنندراج ). رجوع به شرفاک شود.
-
شرفاک
لغتنامه دهخدا
شرفاک . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) شرفالنگ . شرفانگ . هر صدا وآواز آهسته . (از برهان ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ). شلفاک . اسدی به معنی آواز پی ، بیت زیر (توانگر به ...) را شاهد آورده و باز به همان بیت در کلمه ٔ شلپوی در همین معنی استشهاد جسته است ....