کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرجي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شرجي
معنی
مربوط به مقعد , مجاور مقعد
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شرجي
دیکشنری عربی به فارسی
مربوط به مقعد , مجاور مقعد
-
واژههای مشابه
-
شرجی
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (ص .) آب و هوای گرم و مرطوب ویژة مناطق ساحلی .
-
شرجی
لغتنامه دهخدا
شرجی . [ ش َ ] (اِ) بادی در بوشهر و آبادان و سایر نقاط ساحلی جنوب که از دریا وزد گرم و مرطوب و دم گیر. نام بادهای بحری که در خوزستان وزد. نام بادی که در فلاحیه از طرف دریا می وزد و دارای بخار بسیار است . (یادداشت مؤلف ).
-
شرجی
لغتنامه دهخدا
شرجی . [ ش َ ] (اِخ ) احمد شهاب الدین یا زین الدین ابوالعباس شرجی زبیدی یمنی حنفی . تحصیلات خود را در مکه ٔ مکرمه به پایان رسانید و دارای تألیفاتی است از جمله : التجرید الصریح . طبقات الخواص . الفوائد و الصلة و العوائد. در 812 م . بدنیا آمد و در 893...
-
شرجی
لغتنامه دهخدا
شرجی . [ ش َ جی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به شرجة که موضعی است در مکه یا نواحی آن . (از انساب سمعانی ).
-
شرجی
دیکشنری فارسی به عربی
خانق
-
جستوجو در متن
-
مربوط به مقعد
دیکشنری فارسی به عربی
شرجي
-
مجاور مقعد
دیکشنری فارسی به عربی
شرجي
-
sultry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرطوب، شرجی، داغ، خیلی گرم ومرطوب
-
sultrier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفابخش، شرجی، داغ، خیلی گرم ومرطوب
-
خانق
دیکشنری عربی به فارسی
شرجي , خيلي گرم ومرطوب , سخت , داغ , خفه
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) الشرجی . رجوع به شرجی احمد شود. (معجم المطبوعات ).
-
مرطوب
واژگان مترادف و متضاد
۱. تر، خیس، نم، نمدار، نمسار، نمگین، نمناک، نمور، نموک ۲. شرجی ≠ بینم، خشک، یابس