کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرافت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بیشرفی
واژگان مترادف و متضاد
بیآبرویی، بیعرضی، بیناموسی، پستی، رذالت، نانجیبی ≠ شرافت
-
پاکنژادی
واژگان مترادف و متضاد
اصالت، پاکگوهری، حلالزادگی، شرافت، نجابت ≠ حرامزادگی
-
gentility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتداد، نجابت، اصالت، بزرگی، شرافت، آقا منشی
-
ennobling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشبختی، بلند کردن، تجلیل کردن، شریف گردانیدن، شرافت دادن
-
gentilities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پادشاهی، نجابت، اصالت، بزرگی، شرافت، آقا منشی
-
عصام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'esām ۱. دسته؛ بند.۲. شرافت؛ شخصیت؛ فضیلت.
-
ennoble
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراموشی، بلند کردن، تجلیل کردن، شریف گردانیدن، شرافت دادن
-
ennobled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ennobled، بلند کردن، تجلیل کردن، شریف گردانیدن، شرافت دادن
-
نجابت
واژگان مترادف و متضاد
اصالت، پاکمنشی، پاکنژادی، شرافت، عصمت، عفاف، عفت، والایی ≠ بیعفتی
-
آبرومندی
لغتنامه دهخدا
آبرومندی . [ ب ِ م َ ] (حامص مرکب ) عفت . عفاف . شرف . شرافت .
-
بی شرافتی
لغتنامه دهخدا
بی شرافتی . [ ش َ ف َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی شرافت .
-
self-respect
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احترام به خود، احترام بخود، شرافت نفس، مناعت طبع، عزت نفس
-
عظم
دیکشنری عربی به فارسی
شريف گردانيدن , شرافت دادن , بلندکردن , تجليل کردن , بزرگ شدن , درشت نشان دادن , اهميت دادن
-
عصامالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: esāmoddin) (عربی) بندِ دین ، موجب شرافت دین ؛ (در اعلام) لقب برخی از اشخاص در تاریخ .
-
عفت
واژگان مترادف و متضاد
اتقا، پارسایی، پاکدامنی، پاکی، شرافت، شرف، عصمت، عفاف، ناموس، نجابت ≠ آلودهدامنی، بدکارگی، ناپارسایی، ناپرهیزگاری