کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
شرارت
واژگان مترادف و متضاد
بدی، بدخواهی، خباثت، رذالت، شیطنت، فتنهانگیزی، فساد ≠ نیکی
-
شرارت
فرهنگ واژههای سره
پلیدی، پلیدکار
-
شرارت
فرهنگ فارسی معین
(شَ رَ) [ ع . شرارة ] 1 - (مص ل .) بدی کردن . 2 - (اِمص .) فتنه انگیزی .
-
شرارت
لغتنامه دهخدا
شرارت . [ ش َ رَ ] (ع اِمص ) بدی و بدخواهی . بدفطرتی . بدطینتی . فتنه انگیزی . بدعملی . بدکرداری . (ناظم الاطباء) : اما در وی شرارتی و زعارتی ... به افراط بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 101). این بوسهل مردی بود امامزاده ... اما شرارت و زعارت در طبع وی مو...
-
شرارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شَرارة] ša(e)rārat ۱. بدکرداری؛ فتنهانگیزی.۲. بدذات بودن؛ بدباطنی.۳. فتنه.۴. [قدیمی] پارۀ آتش؛ شراره.
-
جستوجو در متن
-
ژابیژ
دیکشنری فارسی به عربی
شرارة
-
خدره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] xodre شرارۀ آتش.
-
جرقه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
بريق , شرارة
-
بارقه
دیکشنری فارسی به عربی
شرارة , وميض
-
اخگر
دیکشنری فارسی به عربی
جمرة , شرارة
-
بلک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] belk شعله و شرارۀ آتش.
-
آییژ
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) شراره ، شرر آتش .
-
آبژ
فرهنگ فارسی معین
(بِ) ( اِ.) شرارة آتش .
-
ایژک
فرهنگ فارسی معین
(ژَ) (اِ.) شرارة آتش .