کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شراب شور و قحبه کور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تنگ شراب
لغتنامه دهخدا
تنگ شراب . [ ت َ ش َ ] (ص مرکب ) زودمست یعنی کسی که از خوردن شراب زود مست گردد. (ناظم الاطباء). تنک شراب . رجوع به همین کلمه شود.
-
شراب الليمون
دیکشنری عربی به فارسی
ليموناد , شربت ابليمو
-
شراب التفاح
دیکشنری عربی به فارسی
شراب سيب , شربت سيب , اب سيب
-
شراب خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] šarābxāne میخانه؛ میکده؛ خمخانه.
-
شراب خوار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹شرابخواره› šarābxār شرابخور؛ بادهخوار؛ میخواره؛ میپرست.
-
شراب خوارگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] šarābxāregi شرابخواری؛ میخوارگی؛ شرابخوار بودن؛ بادهپرستی.
-
شراب سیب
دیکشنری فارسی به عربی
شراب التفاح
-
شراب خواری
دیکشنری فارسی به عربی
حفلة
-
شراب نوشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
نبيذ
-
شراب شیرین
دیکشنری فارسی به عربی
ميناء
-
شراب شناس
دیکشنری فارسی به عربی
خبير الاطعمة
-
بطری شراب
دیکشنری فارسی به عربی
فشل تام
-
تخم شراب
لهجه و گویش تهرانی
بچه آدم عرق خور
-
افیون در شراب ریختن
لغتنامه دهخدا
افیون در شراب ریختن . [ اَف ْ دَ ش َت َ ] (مص مرکب ) افیون در باده کردن . کنایه از پشت دادن شراب تا مستی گذاره آرد. (آنندراج ) : تا هرکه باشد یار تو بیخود شود درکار توای زیر لب گفتار تو در باده افیون ریخته .امیرخسرو (از آنندراج ).
-
شراب لذیذ خدایان یونان
دیکشنری فارسی به عربی
سلسبيل