کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرابخواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شرابخواری
مترادف و متضاد
بادهپیمایی، بادهگساری، بادهنوشی، میخواری، میگساری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شرابخواری
واژگان مترادف و متضاد
بادهپیمایی، بادهگساری، بادهنوشی، میخواری، میگساری
-
شرابخواری
واژگان مترادف و متضاد
بادهپیمایی، بادهگساری، میخواری، میگساری
-
شرابخواری
لغتنامه دهخدا
شرابخواری . [ ش َ خوا / خا ] (حامص مرکب )باده پرستی . می پرستی . (ناظم الاطباء) : سر در عشرت و شرابخواری و خلوتها ساختن فروبرد و به کام شهوت راندن مشغول شد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 42).ماهی دو سه در نشاطکاری کردند به هم شرابخواری .نظامی .
-
جستوجو در متن
-
میخواری
واژگان مترادف و متضاد
بادهگساری، شرابخواری، میپرستی، میخوارگی
-
بادهپرستی
واژگان مترادف و متضاد
بادهگساری، شرابخواری، میپرست، میخوارگی
-
بادهگساری
واژگان مترادف و متضاد
بادهپیمایی، شرابخواری، میخواری، میگساری
-
نبیدخواری
واژگان مترادف و متضاد
بادهگساری، شرابخواری، عرقخوری، میگساری
-
ساقیگری
واژگان مترادف و متضاد
چمانی، شرابداری، نوشگری ≠ میگساری، شرابخواری
-
میخوارگی
واژگان مترادف و متضاد
بادهپرستی، بادهگساری، شرابخواری، میخواری، میگساری
-
بادهنوشی
واژگان مترادف و متضاد
بادهپیمایی، بادهگساری، شرابخواری، میخواری، میگساری
-
ساغر
فرهنگ فارسی معین
(غَ) (اِ.) پیالة شرابخواری ، جام .
-
میگساری، میگساری
واژگان مترادف و متضاد
بادهپیمایی، بادهگساری، بادهنوشی، مشروبخواری، شرابخواری، قدحخواری، نبیدخواری
-
شادخواری
واژگان مترادف و متضاد
۱. خوشگذرانی، خوشی، عیاشی ۲. بادهگساری، شرابخواری، مینوشی، ۳. آوازهخوانی، مطربی
-
منغرک
لغتنامه دهخدا
منغرک . [ م ُ غ ُ رَ ] (اِ) قدح بزرگ شرابخواری باشد. (برهان ). منغر. (فرهنگ رشیدی ) (ناظم الاطباء). رجوع به مُنغُر شود.