کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شذان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شذان
لغتنامه دهخدا
شذان . [ ش َ / ش ُذْ ذا ] (ع اِ) سنگریزه های پراکنده و جز آن . (منتهی الارب ). سنگریزه های متفرق و جز آن و مفتوح آن اسم جمع است ، چون کذان . (از اقرب الموارد).- شذان الحصا ؛ سنگریزه های پراکنده و جز آن . (ناظم الاطباء).- شذان الناس ؛ مردم پراکنده . ...
-
شذان
لغتنامه دهخدا
شذان . [ ش ِذْ ذا ] (ع اِ) کنار دشتی . (منتهی الارب ). سدر. یکی آن شِذّانَة است . (از اقرب الموارد). درخت کنار دشتی . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
شاذ
لغتنامه دهخدا
شاذ. [ شاذذ ] (ع ص ) نادر. (منتهی الارب ). کمیاب . دیریاب . دشواریاب . تنگ یاب . عزیز. منفرد. (اقرب الموارد). ج ، شَواذّ. (اقرب الموارد). قلیل . اندک و کم عدد از مردم . (منتهی الارب ). ج ، شُذّاذ. (اقرب الموارد). || تنها مانده . (غیاث ). جداشده . (آن...