کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شدت داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
dynamic marks, dynamic signs
نشانههای شدتوَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کلمات و اختصارات و نشانههایی که از آنها در نتنگاری برای مشخص کردن شدت نسبی اصوات استفاده میشود
-
واحد شدت جریان
لغتنامه دهخدا
واحد شدت جریان . [ ح ِ دِ ش ِدْدَ ت ِ ج َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای سنجش شدت جریان الکتریسیته به کار میرود و از واحدهای الکتریکی است ، واحد شدت جریان آمپر است . رجوع به آمپر و شدت جریان شود. و از اضعاف آمپر کیلو آمپر (Ka) است که...
-
واحد شدت میدان مغناطیسی
لغتنامه دهخدا
واحد شدت میدان مغناطیسی . [ح ِ دِ ش ِدْ دَ ت ِ م َ / م ِ ن ِ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) واحدی است که برای سنجش شدت میدان مغناطیسی به کار میرود. واحد شدت میدان مغناطیسی در دستگاه .S.G.C گوس است . رجوع به گوس و میدان مغناطیسی شود.
-
image intensifier, light amplifier
شدتافزای تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] هریک از افزارههای تقویتکنندۀ شدت تصویر نوری
-
thinning intensity
شدت تُنُکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] میزان چوب یا درختی که در نتیجۀ تُنُکسازی قطع شود متـ . شدت تُنُک کردن
-
شدت تُنُک کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← شدت تُنُکسازی
-
earthquake intensity
شدت زمینلرزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] شاخصی از ویرانگری محلی هر زمینلرزه در پهنهای کوچک
-
police use of force
شدت عمل پلیس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] استفادۀ افسر پلیس از نیروی فیزیکی در مواجهه با یک عضو از جامعه
-
electric field intensity, electric intensity, electric field strength
شدت میدان الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اندازۀ میدان الکتریکی در هر نقطه از میدان
-
atmospheric electric field
شدت میدان الکتریکی جوّ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کمیتی که میدان الکتریکی جوّ در یک نقطۀ معین از مکان و زمان را بیان میکند متـ . میدان الکتریکی جوّ
-
coercivity field strength
شدت میدان وادارندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شدت میدان مغناطیسی لازم برای از بین بردن مغناطیدگی باقیمانده در مواد فرِّومغناطیسی
-
icing intensity
شدت یخزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آهنگ برافزایش یخ برحسب یکای ژرفا بر زمان
-
addiction severity index
شاخص شدت اعتیاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] شاخصی برای ارزیابی وضعیت معتاد در مراحل مختلف درمان بهمنظور تدوین طرح درمان و بررسی سیر بهبود او و همچنین تعیین پیامدهای درمان اختـ . شاخص شدا ASI
-
isogam
خط همشدت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] خطی که نقاطِ با شدت مغناطیسی یکسان را به هم وصل میکند متـ . همشدت خط همدینامیک، همدینامیک isodynamic
-
با شدت ادا کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تاثير