کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شخانه
/šaxāne/
معنی
= شهاب ša(e)hā
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شخانه
فرهنگ فارسی معین
(شَ نَ یا نِ) (اِ.) شهاب .
-
شخانه
لغتنامه دهخدا
شخانه . [ ش َ ن ِ ] (اِ) ماده ای مانند شخار که در رنگرزی بکار برند. (ناظم الاطباء).
-
شخانه
لغتنامه دهخدا
شخانه .[ ش ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) تیر شهاب . رجوع به شهاب شود.
-
شخانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šaxāne = شهاب ša(e)hā
-
شخانه
دیکشنری فارسی به عربی
نيزک
-
جستوجو در متن
-
meteorites
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهاب سنگ ها، شخانه، سنگ اسمانی
-
meteorite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهاب سنگ، شخانه، سنگ اسمانی
-
aerolite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آئولیت، شخانه، شهاب ثاقب، شهاب سماوی
-
aerolites
دیکشنری انگلیسی به فارسی
aerolites، شخانه، شهاب ثاقب، شهاب سماوی
-
شهاب
واژگان مترادف و متضاد
۱. شخانه ۲. اخگر، شرر، شعله، ۳. ستاره
-
cosmogenous sediment, cosmic sediment
رسوب کیهانزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی] رسوبات حاصل از تهنشینی غبارهای کیهانی یا ذرات ریز شخانهای در محیطهای رسوبی
-
نيزک
دیکشنری عربی به فارسی
شهاب , شهاب ثاقب , پديده هوايي , تير شهاب سنگ اسماني , سنگ اسماني , شخانه
-
احجار ساقطه
لغتنامه دهخدا
احجار ساقطه . [ اَ رِ ق ِ طَ / طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) احجار سماوی . سنگهائی که از آسمان بر زمین افتند. شخانه .