کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شجوجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شجوجی
لغتنامه دهخدا
شجوجی . [ ش َ ج َ جا ] (ع ص ) مرد بسیار درازپای کوتاه پشت . (منتهی الارب ). مرد بسیار دراز. (از اقرب الموارد). مرد نیک دراز یا دراز سطبراستخوان یا درازپای یا درازپشت کوتاه پای . (منتهی الارب ). || اسب فربه سطبراستخوان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموار...
-
جستوجو در متن
-
شجوجاء
لغتنامه دهخدا
شجوجاء. [ ش َ ج َ] (ع ص ) شجوجی . (منتهی الارب ). رجوع به شجوجی شود.
-
شجوجاة
لغتنامه دهخدا
شجوجاة.[ ش َ ج َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث شجوجی . (منتهی الارب ). || باد پیوسته . (منتهی الارب ). باد که پیوسته وزد. (از اقرب الموارد). || عقعق ماده که مرغی است ابلق . (منتهی الارب ). رجوع به شجوجی شود.
-
درازپشت
لغتنامه دهخدا
درازپشت . [ دِ پ ُ ] (ص مرکب ) که پشت طویل دارد. أطنب . حَبَرکی . سِناب . (منتهی الارب ) : مردی بود کوتاه به لون اسمر و نیکو و شیرین ... و درازپشت و کوتاه ساق و فصیح اندر لفظ. (مجمل التواریخ و القصص ). شَجَوجی ̍ و شَجَوجاء؛ درازپشت کوتاه پای . (منته...
-
درازپا
لغتنامه دهخدا
درازپا. [ دِ ] (ص مرکب ) درازپای .آنکه پای دراز دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا). که پای طویل دارد. مقابل کوتاه پا: اَسَطّ، خَجَوجاء، خَجَوجی ̍ و شَحْوَل ؛ مرد درازپای . شَجَوجی ̍؛ مرد بسیار درازپای کوتاه پشت . (منتهی الارب ). شَرجَب ؛ درازپای بزرگ استخوا...
-
دراز
لغتنامه دهخدا
دراز. [ دَ / دِ ] (ص ) طویل . مقابل کوتاه . طولانی . نقیض کوتاه . (برهان ). مستطیل . مستطیله . طویله . مقابل قصیر. طویل و آن یا طولی است عمودی ، چنانکه از بالائی بدان بینند، چون : گیسوانی ،دستی ، ریشی دراز یا مقابل پست و آن طولی باشد عمودی ، چون از ز...