کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شترچرانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شترچرانی
لغتنامه دهخدا
شترچرانی . [ ش ُ ت ُ چ َ / چ ِ ] (حامص مرکب ) عمل شترچران . نگهبانی شتر. اشترچرانی . ساربانی . شتربانی . رجوع به اشترچرانی شود.
-
جستوجو در متن
-
اشترچرانی
لغتنامه دهخدا
اشترچرانی . [ اُ ت ُ چ َ ] (حامص مرکب ) ساربانی . شترچرانی . شترداری . و رجوع به شترچرانی شود.
-
شترچران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹اشترچران› šotorča(e)rān کسی که پیشهاش شترچرانی است و شتران را به چراگاه میبرد؛ چرانندۀ شتران.
-
اشتربانی
لغتنامه دهخدا
اشتربانی . [اُ ت ُ ] (حامص مرکب ) شتربانی . ساربانی . شترچرانی .
-
اشترچران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹شترچران› [قدیمی] 'oštorča(e)rān کسی که شتر میچراند؛ آنکه پیشهاش شترچرانی است و شتران را به چراگاه میبرد: ◻︎ که دارند اسیران خود را معذب / به صحرانوردی و اشترچرانی (محتشمکاشانی: ۴۱۶).
-
اشتر چرانیدن
لغتنامه دهخدا
اشتر چرانیدن . [ اُ ت ُ چ َ دَ ] (مص مرکب ) ساربانی کردن . شترچرانی کردن : میان عاشق و معشوق رمزیست چه داند آنکه اشتر میچراند؟ ؟و رجوع به شتر چرانیدن شود.
-
جاحظ
لغتنامه دهخدا
جاحظ. [ ح ِ ] (اِخ ) عمروبن بحربن محبوب بن فزارة الکنانی البصری ، مکنی به ابوعثمان و معروف به جاحظ. رئیس فرقه ٔ معروف جاحظیه از فرقه های معتزله . وی در حدود سنه ٔ 160 هَ .ق .در بصره تولد یافت و در همانجا زندگی میکرد و درک خدمت اصمعی و ابی عبیده و ابی...