کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شتابندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شتابندگی
لغتنامه دهخدا
شتابندگی . [ ش ِ ب َ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) تعجیل . عمل شتابنده . حالت و کیفیت شتابنده . مقابل آهستگی : به کاری که غم را دهی بستگی شتابندگی کن نه آهستگی .نظامی .
-
جستوجو در متن
-
عجله
واژگان مترادف و متضاد
تسریع، تعجیل، سرعت، شتاب، شتابزدگی، شتابندگی ≠ تامل، درنگ
-
اشتابندگی
لغتنامه دهخدا
اشتابندگی . [ اِ ب َ دَ / دِ ] (حامص ) عمل اشتابنده . شتابندگی .
-
تابندگی
لغتنامه دهخدا
تابندگی . [ ب َ دَ / دِ ] (حامص ) شعشعه . پرتوافشانی . برّاقی .برق . تلألؤ. درخشندگی : ستاره درآمد بتابندگی برآسود خلق از شتابندگی .نظامی .
-
گئومات
لغتنامه دهخدا
گئومات . [ گ ِ ] (اِخ ) گوماتا. غاصب تاج و تخت هخامنشی که در زمان مسافرت کمبوجیه پسر کوروش بزرگ به مصر خود را بنام بردیا برادر پادشاه معرفی و سلطنت را غصب کرد. مرحوم پیرنیا در ایران باستان آرد: راجع به این واقعه یک سند رسمی که قسمتی از کتیبه ٔ بیستون...