کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبیه بعید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبیه بعید
دیکشنری فارسی به عربی
متکلف
-
واژههای مشابه
-
شبیه،شبیه خوانی
لهجه و گویش تهرانی
تعزیه
-
شبیه بودن
فرهنگ واژههای سره
مانیدن
-
علی شبیه
لغتنامه دهخدا
علی شبیه . [ ع َ ی ِش َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام علوی . مکنی به ابوالقاسم و مشهور به شبیه یا ابن الشبیه . رجوع به علی علوی (ابن عبداﷲبن علی بن ...) شود.
-
simulation
شبیهسازی2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] مدلسازی مجموعهای از رویدادها بهکمک بازیگران یا رایانه با در نظر گرفتن گذر زمان برای درک اتفاقات محتمل آینده
-
بی شبیه
لغتنامه دهخدا
بی شبیه . [ ش َ ] (ص مرکب ) (از: بی «فارسی » +شبیه «عربی ») بی همتا. بی نظیر. بی مانند : میر ابوالفضل کز فتوت و فضل در جهان بی شبیه و بی همتاست . فرخی .و رجوع به شبیه شود.
-
شبيه الانسان
دیکشنری عربی به فارسی
ميمون ادم نما , شبه انسان
-
شبیه سازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] šabihsāzi ۱. ساختن چیزی از روی چیزی؛ ساختن نظیری از روی یک اثر ادبی.۲. ساختن شرایطی مصنوعی برای انجام دادن فرایندی.۳. تعزیهخوانی کردن؛ برگزار کردن تعزیه.
-
شبیه گاو
دیکشنری فارسی به عربی
بليد
-
شبیه سحاب
دیکشنری فارسی به عربی
سديمي
-
شبیه اسم
دیکشنری فارسی به عربی
اسم
-
شبیه ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
استوعب
-
شبیه کولی
دیکشنری فارسی به عربی
غجري
-
شبیه ستاره
دیکشنری فارسی به عربی
نجمي