کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبانگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شبانگاه
/šabāngāh/
معنی
هنگام شب.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
nightly, nights, nighttime
-
جستوجوی دقیق
-
شبانگاه
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (اِمر.) 1 - هنگام شب . 2 - جایگاه چهارپایان و گوسفندان در شب .
-
شبانگاه
لغتنامه دهخدا
شبانگاه . [ ش َ ] (اِ مرکب ، ق مرکب ) وقت و هنگام شب . (از فرهنگ نظام ). درآمدن شب . (برهان قاطع). شب هنگام . (آنندراج ). وقت شب . (انجمن آرا). هنگام شب . (ناظم الاطباء).وقت درآمدن شب . (بهار عجم ) (از رشیدی ) : دو صد منده سبوی آب کش به روزشبانگاه له...
-
شبانگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، قید) ‹شبانگه› šabāngāh هنگام شب.
-
شبانگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شبگاه، شوگاه› [قدیمی] šabāngāh جایگاه گوسفندان در شب.
-
شبانگاه
دیکشنری فارسی به عربی
مساء
-
واژههای مشابه
-
شبانگاه (یعنی ازمغرب تاسپیده دم)
دیکشنری فارسی به عربی
ليل
-
جستوجو در متن
-
امساء
فرهنگ فارسی معین
(اِ ) [ ع . ] (مص ل .) شبانگاه کردن ، در شبانگاه شدن .
-
shepherdage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شبانگاه
-
شبگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، قید) šabgāh شبانگاه؛ هنگام شب.
-
شبهنگام
واژگان مترادف و متضاد
شباشب، شبانگاه، شبانه
-
مساء
دیکشنری عربی به فارسی
غروب , سرشب , شب هنگام , شبانگاه
-
مسا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مساء، مقابلِ صباح، جمع: امسیَة] [قدیمی] masā اول شب؛ سر شب؛ شبانگاه.
-
night time
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شب زمان، شب، شبانگاه