کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبانکاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبانکاره
لغتنامه دهخدا
شبانکاره . [ ش َ رَ / رِ ] (اِخ ) (ملوک ...) نام سلسله ای است از ملوک ایران که از سال 448 تا سال 756 هَ . ق . در ولایت اجدادی خود به ارث حکومت میکردند تا اینکه به دست آل مظفر مغلوب و برافتادند. سلسله ٔ نسب ایشان را معین الدین نطنزی در تاریخ ملوک شبان...
-
شبانکاره
لغتنامه دهخدا
شبانکاره . [ ش َ رَ / رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج . دارای 73 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات و توتون است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
شبانکاره
لغتنامه دهخدا
شبانکاره . [ ش َ رَ / رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 77 تن سکنه . آب آن از رودخانه و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
شبانکاره
لغتنامه دهخدا
شبانکاره . [ ش َ رَ / رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میمند بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد. دارای 1144تن سکنه . آب آن از قنات ، محصول آن بادام ، کشمش ، انار، گلاب و غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
شبانکاره
لغتنامه دهخدا
شبانکاره . [ ش َ رَ / رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان و بخش کوهک شهرستان جهرم . دارای 150 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن لبنیات ، پشم ، پوست و زغال است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
شبانکاره
لغتنامه دهخدا
شبانکاره . [ ش َ رَ / رِ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای یازده گانه ٔ بخش برازجان شهرستان بوشهر است . سد معروف شبانکاره در این دهستان در نزدیکی قریه ٔ درواهی روی رودخانه ٔ شاپور بنا شده و قسمتی از قراء جنوبی دهستان را مشروب می سازد. مرکز دهستان قریه ٔ «ده ...
-
شبانکاره
لغتنامه دهخدا
شبانکاره . [ ش َ رِ ] (اِخ ) (ایل ...) نام طایفه ای است از طوایف فارس . ییلاق آنها کوهستان میانه ٔ میمند و فیروزآباد و صیمکان و قشلاق آنها در جلکاء و صیمکان است . (از فارسنامه ٔ ناصری ). از جمله طوایف کرد ساکن پارس طایفه ٔ شبانکاره است و اکثر مورخان ...
-
شبانکاره
لغتنامه دهخدا
شبانکاره . [ ش َ رِ /رَ ] (اِخ ) نام تیره ای است از تیره ٔ گهواره گوران . در حدود 200 تن سکنه دارد که تابستان در حدود دامنه ٔ جنوبی کوه و قلعه ٔ قاضی زراعت میکنند و زمستان به گرمسیر ذهاب میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
واژههای مشابه
-
حسین شبانکاره
لغتنامه دهخدا
حسین شبانکاره . [ ح ُ س َ ن ِ ش َ رَ ] (اِخ ) برادر خردتر خواجه سیف الدین مظفر ملازم سلطان بدیعالزمان بود و سپس به وزارت محمدخان شیبانی رسید و در جنگ وی با شاه ایران کشته شد. (رجال حبیب السیر ص 167).
-
دشتی شبانکاره
لغتنامه دهخدا
دشتی شبانکاره . [ دَ ش َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان شبانکاره ٔ بخش برازجان شهرستان بوشهر. سکنه ٔ آن 550 تن . آب آن از رودخانه ٔ شاپور و چاه . محصول آنجا غلات و خرما و صیفی جات می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
چشمه شبانکاره
لغتنامه دهخدا
چشمه شبانکاره . [ چ َ م َ ش َ رَ ] (اِخ ) مؤلف مرآت الخیال نویسد: «چشمه ای است در شهر شبانکاره که سی سال جاری باشد و سی سال در بند بود که مطلقاً در بند بود و آب ندهد و لایزال چنین بود و در آنجا چاهیست بغایت عمیق که چون مردم اطراف محتاج آب شوند بر سر...
-
جستوجو در متن
-
عطیببه
واژهنامه آزاد
روستایی در منطقه شبانکاره که اصلیت آن اعراب است
-
شاه فیروزه
واژهنامه آزاد
روستایی کوچک در دهستان شبانکاره در استان بوشهر