کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبانور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبانور
لغتنامه دهخدا
شبانور. [ ش َ وَ ] (اِ مرکب ) شب پره را گویند و آن را مرغ عیسی خوانند. (برهان قاطع). مرغ شب پره که در شب پیدا شود. (فرهنگ رشیدی ). مرغ عیسی . (آنندراج ). شب پره . (فرهنگ جهانگیری ) .
-
جستوجو در متن
-
بیواز
لغتنامه دهخدا
بیواز. [ بی ] (اِ) بیوازه . (انجمن آرا). پیواز. (رشیدی ).شب پره که آنرا مرغ عیسی گویند و بعربی خفاش . (از برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). شپره که بتازی خفاش گویند. (رشیدی ). مرغ عیسی باشد و آن را خر بیواز نیز گویند. شب پره . (جهانگیری ). جانوریست که ...
-
خفاش
لغتنامه دهخدا
خفاش . [ خ ُف ْ فا ] (ع اِ) شب پره . وطواط. موش کور. مرغ عیسی . شب باره . شب باز. شب بازه ، شب پرک . شب بوزه . شب یازه . شبینه . شیوز. شب کور. شیرمرغ . شیرزج . شیرزق . (یادداشت بخط مؤلف ). شباره . بیواز. چرهواز. پازیره . خربواز. خربوز. خرپور. خربیوا...