کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شایل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شایل
لغتنامه دهخدا
شایل . [ ی ِ ] (ع ص ) شائل . ناقة شائل ؛ شتر ماده دم برداشته جهت گشنی . (از شمس اللغات )(از منتهی الارب ). || بردارنده و بلندکننده و افرازنده . (ناظم الاطباء). و رجوع به شائل شود.
-
واژههای همآوا
-
شعیل
لغتنامه دهخدا
شعیل . [ ش َ ] (ع ص ، اِ)ج ِ شَعیلَة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).رجوع به شعیلة شود. || اسبی که در دم وی سپیدی بود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).