کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شایعات بیاساس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شایعات بی اساس
دیکشنری فارسی به عربی
ثرثرة
-
واژههای مشابه
-
شایعات مغرضانه
دیکشنری فارسی به عربی
الإشاعات المحمومة
-
شایعات بیاساس
دیکشنری فارسی به عربی
الإشاعات الکاذبة
-
جستوجو در متن
-
gossips
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شایعات، شایعات بی اساس، اراجیف، سخن چینی، دری وری، شایعات بی پرو پا، بد گویی، شایعات بی اساس دادن، سخن چینی کردن، خبر کشی کردن، دری وری گفتن یا نوشتن
-
gossip
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شایعات بی اساس، اراجیف، سخن چینی، دری وری، شایعات بی پرو پا، بد گویی، شایعات بی اساس دادن، سخن چینی کردن، خبر کشی کردن، دری وری گفتن یا نوشتن
-
tittle-tattle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجیب و غریب، شایعات بی اساس، سخن چینی، یاوه گفتن، سخن چینی کردن
-
gossiped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شنیده، شایعات بی اساس دادن، سخن چینی کردن، خبر کشی کردن، دری وری گفتن یا نوشتن
-
چل وچو افتادن
لغتنامه دهخدا
چل وچو افتادن . [ چ ِ ل ُ چ َ اُ دَ ] (مص مرکب ) شایع شدن خبرهای دروغین و بی اساس . هوافتادن . پراکنده شدن شایعات دروغین در افواه . منتشر شدن خبرهای بی اصل . و رجوع به چل وچو انداختن و چل وچوانداز شود.
-
چل وچو
لغتنامه دهخدا
چل وچو. [ چ ِل ُ چ َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ٔ تهرانیان ، به معنی خبرهای دروغ و شایعات بی اساس است . مرادف هو و چو. اراجیف . خبرهای شایع و دروغ . شایعات دروغین . خبرهای بی اصل . اخبار دروغ که بپراکنند. و رجوع به چل وچو افتادن و چل وچو ا...
-
چل وچوانداز
لغتنامه دهخدا
چل وچوانداز. [ چ ِ ل ُ چ َ اَ ] (نف مرکب ) ناشر خبرهای دروغین و بی اساس . آنکه اخبار و شایعات بی اصل و ناصحیح در افواه پراکند. یاوه سرا. جاعل و ناشر خبرهای دروغ . کسی که چل وچواندازی پیشه دارد. چوانداز و خبرساز. و رجوع به چل وچو و چل وچو افتادن و چل ...
-
چل وچو انداختن
لغتنامه دهخدا
چل وچو انداختن . [ چ ِ ل ُ چ َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) منتشر کردن خبرهای دروغین . شایعات بی اساس پراکندن . جعل و نشر خبرکردن . هو انداختن . به دروغ خبری در افواه پراکندن . و رجوع به چل وچو و چل وچو افتادن و چل وچوانداز شود.