کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شایستگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شایستگی
/šāyestegi/
معنی
شایسته بودن؛ لیاقت.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
استحقاق، استعداد، سزاواری، قابلیت، لیاقت ≠ بیلیاقتی
دیکشنری
ability, admiration, appropriateness, aptitude, aptness, competence, decency, desert, dignity, eminence, fitness, propriety, qualification, rightness, seemliness, suitability, worthiness
-
جستوجوی دقیق
-
شایستگی
واژگان مترادف و متضاد
استحقاق، استعداد، سزاواری، قابلیت، لیاقت ≠ بیلیاقتی
-
شایستگی
فرهنگ فارسی معین
(یِ تَ یا تِ) (حامص .) لیاقت .
-
شایستگی
لغتنامه دهخدا
شایستگی . [ ی ِ ت َ / ت ِ ] (حامص ) حالت و کیفیت شایسته . سزاواری . لیاقت . استحقاق . (از ناظم الاطباء). گویند: فلان کس شایستگی این کار را دارد، یاندارد؛ یعنی متناسب با آن هست یا نیست : نبد جز بزرگی و آهستگی خردمندی و شرم و شایستگی . فردوسی .ببالا و ...
-
شایستگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) šāyestegi شایسته بودن؛ لیاقت.
-
شایستگی
دیکشنری فارسی به عربی
استحقاق , حشمة , صحراء , قدرة , کفاءة , ملائمة
-
واژههای مشابه
-
certificate of competency
گواهینامۀ شایستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مدرکی که دریانورد پس از گذراندن امتحانات دریانوردی و احراز شرایط خاص در ردۀ مربوط از مرجع دریایی کشور دریافت میکند
-
suitability index
شاخص شایستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← کیفیت زیستگاه
-
technological competency
شایستگی فنّاورانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] قابلیت فنّاورانۀ یک سازمان در ارتقای جایگاه رقابتی خود
-
core competency
شایستگی محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] خصوصیت یگانهای که بهسادگی قابل تقلید نیست و برای سازمان در طیف گستردهای از محصولات مزیت رقابتی ایجاد میکند
-
شایستگی داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
استحق , استعد , قادر
-
شایستگى پیدا كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استأهل
-
شایستگی و بایستگی
فرهنگ گنجواژه
صلاحیت.
-
جستوجو در متن
-
austereness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شایستگی