کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاگردانگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شاگردانگی
/šāgerdānegi/
معنی
= شاگردانه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاگردانگی
لغتنامه دهخدا
شاگردانگی . [ گ ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) پول اندکی که پس از اجرت استاد بطریق انعام بشاگرد دهند. (ناظم الاطباء). عطیه ای شاگرد دکان را چون از استاد او چیزی خرند. رجوع به شاگردانه شود.
-
شاگردانگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šāgerdānegi = شاگردانه
-
جستوجو در متن
-
شاگردانه
واژگان مترادف و متضاد
۱. انعام، شاگردانگی، شاگردمزد، ۲. شاگردوار
-
شاگردانه
فرهنگ فارسی معین
(گِ نِ) (اِمر.) = شاگردانگی : پولی که به رسم انعام به شاگرد می دهند.
-
انعام
واژگان مترادف و متضاد
۱. احسان، بخشش، پاداش، جایزه، خلعت، دهش، صله، عطا، عطیه، هبه، هدیه ۲. شاگردانگی ۳. شتل، شتلی