کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاکر جرکسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاکر جرکسی
لغتنامه دهخدا
شاکر جرکسی . [ ک ِ رِ ج ِ ک َ ] (اِخ ) رجوع به علی بن الحسین الشاکر شود.
-
واژههای مشابه
-
شَاکِرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
سپاسگزار - شکر گزار
-
علی شاکر
لغتنامه دهخدا
علی شاکر. [ ع َ ک ِ ] (اِخ ) (علی رضا...) ابن محمد شاکر. رجوع به علیرضا شاکر شود.
-
ابن شاکر
لغتنامه دهخدا
ابن شاکر. [ اِ ن ُ ک ِ ] (اِخ ) رجوع به کتبی شود.
-
حسین شاکر
لغتنامه دهخدا
حسین شاکر. [ ح ُ س َ ک ِ ] (اِخ ) ابن مصطفی بن حسین رومی حنفی ملقب به شاکر فقیه شاعر. و قاضی و مدرس حلب بود و در 1156 هَ . ق . 1743/ م . درگذشت . دیوان شعری از وی باقی است . (هدیة العارفین ج 1 ص 325) (معجم المؤلفین ).
-
شاکر اصفهانی
لغتنامه دهخدا
شاکر اصفهانی . [ ک ِ رِ اِ ف َ ] (اِخ ) نام او محمدقلی بک متخلص به شاکر از تبریزیان ساکن عباس آباد اصفهان بود و در فن زرگری و نقاشی بی مثل و طبعش موزون بود اما از تاریخ تولد و درگذشت او اطلاعی در دست نیست . (از الذریعة ج 9 ص 493 از تذکره ٔ نصرآبادی ص...
-
شاکر حنبلی
لغتنامه دهخدا
شاکر حنبلی .[ ک ِ رِ حَم ْ ب َ ] (اِخ ) فرزند راغب حنبلی در سال 1876 هَ . ق . متولد شد و در سال 1378 هَ . ق . در دمشق درگذشت . تحصیلات خود را در قسطنطنیه انجام داد و پستهای متعدد دولتی احراز کرد روزنامه ٔ القلم و الحضارةرا در دمشق و قسطنطنیه انتشار د...
-
شاکر دزفولی
لغتنامه دهخدا
شاکر دزفولی . [ ک ِ رِ دِ ] (اِخ ) متخلص به شاکر. نام او نصراﷲتراب بن مولی فتحعلی دزفولی از شاگردان شیخ مرتضی انصاری است . در سال 1311 هَ . ق . درگذشت . اشعار او در کشکولی است مخطوط به نام لمعات البیان . از اوست مظهرالبینات و مظهر الدلالات و ترجمه ٔ ...
-
شاکر مصری
لغتنامه دهخدا
شاکر مصری . [ ک ِ رِ م ِ ] (اِخ ) رجوع به محمد شاکربن علی بن حسن السالمی معروف به عقاده شود.
-
شاکر هندی
لغتنامه دهخدا
شاکر هندی . [ ک ِ رِهَِ ] (اِخ ) عبدالرحمن فرزند حاج محمد روشن خان بن محمد نوازخان از شاگردان سید ناصرعلی نصیر، او راست : گلستان مسرت به زبان فارسی که آن را در سال 1261 هَ . ق . به نام محمد امجد علیشاه و پسرش محمد واجد علیشاه در هندوستان نگاشته است ....
-
علیرضا شاکر
لغتنامه دهخدا
علیرضا شاکر. [ ع َ رِ ک ِ ] (اِخ ) ابن محمد شاکر. وی درجه ٔ فریق (سپهبدی ) داشت . او راست : القول السدید فی حرب الدولةالعلیة مع الیونان سنة 1897 م . که در سال 1321هَ . ق . در قاهره به چاپ رسید. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس دارالکتب المصریة ج 5 ص 2...
-
بنی شاکر
لغتنامه دهخدا
بنی شاکر. [ ب َ ک ِ ] (اِخ ) رجوع به بنی موسی شود.
-
ابن اخی شاکر
لغتنامه دهخدا
ابن اخی شاکر. [اِ ن ُ اَ ک ِ ] (اِخ ) یکی از رؤسای متکلمین زندقه (مانویه ) که به اسلام تظاهر می کرده است . (ابن الندیم ).
-
شاکر و صبور
فرهنگ گنجواژه
دارای صفات صبر و شکر نعمات الهی.