کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاهرخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شاهرخ میرزای افشار
لغتنامه دهخدا
شاهرخ میرزای افشار. [ رُ ی ِ اَ ] (اِخ ) فرزند رضاقلی میرزا نواده ٔ نادرشاه است و مادرش دختر شاه سلطان حسین صفوی بوده . پس از قتل ابراهیم خان برادرزاده ٔ نادرشاه بحکومت نشست ولی بدست شخصی بنام سیدمحمد (که او نیز خود را منسوب به صفویه میدانست ) کور شد...
-
شاهرخ بن سلطان
لغتنامه دهخدا
شاهرخ بن سلطان . [ رُ خ ِ ن ِ س ُ ] (اِخ ) فرخ بن شیخشاه بن فرخ یسار. از خاندان قدیم شروانشاهیان در گیلان که مدعی بودند نسبشان به نوشیروان میرسد. در قرن دهم این خاندان روبه انحطاط و زوال گذارده بود و آخرین عضو این دودمان شاهرخ پسر سلطان فرخ بود که در...
-
چهارباغ میرزا شاهرخ
لغتنامه دهخدا
چهارباغ میرزا شاهرخ . [ چ َ غ ِ رُ ] (اِخ ) در بیرون شهر سمرقند. رجوع به چارباغ میرزاشاهرخ شود.
-
جستوجو در متن
-
شهرخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: šah rox) (= شاهرخ) ، ← شاهرخ .
-
شهرخ
لغتنامه دهخدا
شهرخ . [ ش َ رُ ] (اِ مرکب ) مخفف شاهرخ . رجوع به شاهرخ شود.
-
condor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
condor، شاهرخ، کرکس امریکایی
-
condors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
condors، شاهرخ، کرکس امریکایی
-
firebird
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آتش سوزی، پری شاهرخ، مرغ انجیر خوار
-
oriole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اورولی، مرغ انجیر خوار، پری شاهرخ طلایی
-
orioles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
orioles، مرغ انجیر خوار، پری شاهرخ طلایی
-
meadowlark
دیکشنری انگلیسی به فارسی
meadowlark، مرغ اقیانوس امریکا شبیه پری شاهرخ
-
meadowlarks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
meadowlarks، مرغ اقیانوس امریکا شبیه پری شاهرخ
-
شاه سلیمان
لغتنامه دهخدا
شاه سلیمان . [ س ُ ل َ ] (اِخ )یکی از متنفذان خراسان بنام سیدمحمد که خود را خواهرزاده ٔ شاه سلطان حسین صفوی میدانست در حدود سال 1162 هَ . ق . در مشهد به مخالفت با شاهرخ افشار نواده ٔ نادرشاه برخاست و او را کور کرد و خود بنام شاه سلیمان چند روزی سلطنت...
-
ابراهیم میرزا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم میرزا. [ اِ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن شاهرخ شود.
-
پرک پادشاه
لغتنامه دهخدا
پرک پادشاه . [ ] (اِخ ) حاکم جرجان بعهد سلطنت شاهرخ بن امیر تیمور.چون امیر سید خواجه از عمّال شاهرخ بهواخواهی میرزااسکندر عمر شیخ برخاست و شاهرخ به قصد او بصوب کلات حرکت کرد، امیر سید خواجه بجرجان گریخت و نزد پرک پادشاه رفت . شاهرخ منکلی تیمور نایمان...