کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شانه شکستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شانه شکستن
لغتنامه دهخدا
شانه شکستن . [ ن َ / ن ِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) شانه ٔ سر و مشط راخرد کردن . || خرد کردن کتف . کسر شانه . شکستن دوش . شکستن و خرد کردن استخوان کتف : شغب های آینه ٔ پیل مست همی شانه بر پشت پیلان شکست . نظامی (از ارمغان آصفی ).دل بر نخواهد داشتن شمشا...
-
واژههای مشابه
-
شانة
لغتنامه دهخدا
شانة. [ ن ن َ ] (ع اِ) مسیل آب بطرف دره و رودبار. ج ، شَوان ّ. (از معجم الوسیط).
-
شانة
لغتنامه دهخدا
شانة. [ ن َ] (اِخ ) نام قریه ای است بمصر. (از معجم البلدان ).
-
full retreading, full treading, full cap
روکشکاری شانهتاشانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تراشیدن رویۀ تایر و شانۀ آن تا بالای دیواره و تعویض آن با رویۀ جدید
-
عز شأنه
لغتنامه دهخدا
عز شأنه . [ ع َزْ زَ ش َءْ ن ُه ْ / ن ُ هَُ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) مرکب از فعل عز + شأن (فاعل ) + ه . عزیز است شأن او. ارجمند است مقام وی ، و آن را در نعت خداوند آرند. رجوع به عَزَّ شود : پیوسته در رعایت بندگان حضرت عزت عز شأنه ناقص الغایه س...
-
عظم شأنه
لغتنامه دهخدا
عظم شأنه . [ ع َ ظُ م َش َءْ ن ُه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه دعایی ) شأن و مقام او بزرگ است ! پس از بردن نام ایزدتعالی ، جل جلاله و عم نواله و عظم شأنه می آورند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
فال شانه
لغتنامه دهخدا
فال شانه . [ ل ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فالی است که از شانه برگیرند. (آنندراج ) : گشادِ عقده ٔ اخگر بود در طالع سوزم که فال شانه امشب از خیال زلف اودیدم . عبداللطیف خان .خواهد فتاد دامن زلفش به دست مااین فال را ز شانه ٔ شمشاد دیده ایم ....
-
فراخ شانه
لغتنامه دهخدا
فراخ شانه . [ ف َ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) اکتف . (منتهی الارب ). آن که شانه هایش پهن باشد. رجوع به اکتف شود.
-
shoulder scrubbing, shoulder scuffing
زبرشدگی شانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] ساییدگی بالای دیوارۀ شانه، نزدیک به لبۀ رویه، که ممکن است با ترکهایی در ناحیۀ شانۀ رویه همراه باشد
-
hay rake
شانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ماشینی برای جمعآوری علوفۀ دروشده و ردیف کردن آنها
-
shoulder
شانه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] بخشی از تایر که بین رویه و دیواره قرار دارد
-
pinnate
شانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی با ظاهر یا ساختاری شبیه به پر در گیاهان
-
cess
شانۀ خاکریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فضایی در دو طرف مسیر راهآهن، بلافاصله بعد از شانۀ پارسنگ، که معمولاً برای تردد ایمن کارکنان در نظر گرفته میشود
-
Ctenophora
شانهدارتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از جانوران دارای تقارن شعاعی دوتایی که معمولاً بیضوی یا کروی هستند و هشت ردیف صفحۀ شانهای برای شنا کردن دارند؛ اعضای این شاخه بهجای نخکیسه (nematocyst) چسبتَنده (colloblast) دارند که بر روی زواید بلند اطراف دهانشان قرار دار...