کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شانص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شانص
لغتنامه دهخدا
شانص . [ ن ِ ] (ع ص ) متعلق به چیز. المتعلق بالشی ٔ. (ذیل اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
شانس
واژگان مترادف و متضاد
اقبال، بخت، طالع
-
شانس
فرهنگ واژههای سره
بخت
-
شانس
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - بخت ،اقبال . 2 - فرصت .
-
شانس
لغتنامه دهخدا
شانس . (فرانسوی ، اِ) بخت و اقبال . اختر. طالع.
-
شانس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: chance] šāns ۱. بخت؛ اقبال؛ طالع.۲. میزان احتمال.