کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شامل شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شامل شدن
دیکشنری فارسی به عربی
انطبق ، إِحَاطَة
-
واژههای مشابه
-
شأمل
لغتنامه دهخدا
شأمل . [ ش َءْ م َ ] (ع اِ) بادی که از ناحیه ٔ شمال وزد. (از اقرب الموارد). || لغتی است در شمال . (از منتهی الارب ). شمال . (ناظم الاطباء). رجوع به شمال شود.
-
اصلاح شامل
دیکشنری عربی به فارسی
پياده کردن , پياده کردن و دوباره سوار کردن , سراسر بازديد کردن , پياده سوار کردن و بازديد موتور
-
شامل بودن
دیکشنری فارسی به عربی
احتو , احط , اشمل , تضمن , عناق , ميراث
-
شامل شد
دیکشنری فارسی به عربی
استوعب
-
شامل همه چیز
دیکشنری فارسی به عربی
عموما
-
فایض و شامل
فرهنگ گنجواژه
دربرگیرنده.
-
اب نبات شامل شکر زرد وشیره
دیکشنری فارسی به عربی
حلوي
-
کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
دیکشنری فارسی به عربی
توراة
-
جستوجو در متن
-
مشمول شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دربرگرفتن، شامل شدن ۲. به سن سربازیرسیدن، سرباز شدن
-
احتوا
واژهنامه آزاد
دربرداشتن، شامل شدن.
-
involves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شامل می شود، وارد کردن، گرفتار شدن، پیچیدهشدن، پیچیدن، گرفتار کردن، گیر انداختن، مستلزم بودن، در گیر کردن یا شدن
-
involving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
که شامل، وارد کردن، گرفتار شدن، پیچیدهشدن، پیچیدن، گرفتار کردن، گیر انداختن، مستلزم بودن، در گیر کردن یا شدن