کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاقة
لغتنامه دهخدا
شاقة. [ شاق ْ ق َ ] (ع ص ) مؤنث شاق . ج ، شواق . شقة شاقة؛ سختی بسیار سخت . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (فرهنگ نظام ). صعب . دشوار. (غیاث ).- اعمال شاقة ؛ کارهای توان فرسا و سخت : محکوم به اعمال شاقة است ، محکوم به دهسال حبس با اع...
-
شاقة
لغتنامه دهخدا
شاقة. [ شاق ْق َ ] (ع اِ) آنچه از خرمابن برآید بمقدار یک وجب . (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
-
شاقة
لغتنامه دهخدا
شاقة. [ ق َ ] (اِخ ) از شهرهای شاقی صقلیه (سیسیل ) است و بدین شهر ابوعمر عثمان بن حجاج صقلی منسوب است . (از معجم البلدان ) (نخبة الدهر دمشقی ).
-
واژههای مشابه
-
شاقه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: شاقَّة، مؤنثِ شاقّ] šāqqe = شاق
-
شاقه
واژهنامه آزاد
مونثشاق - سخت و دشوار
-
اعمال شاقه
دیکشنری فارسی به عربی
الأشغال الشاقة
-
جستوجو در متن
-
الأشغال الشاقة
دیکشنری عربی به فارسی
اعمال شاقه
-
peonages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پونه ها، اعمال شاقه
-
peonage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوناژ، اعمال شاقه
-
شواق
لغتنامه دهخدا
شواق . [ ش َ واق ق ] (ع ص ، اِ) ج ِ شاقة. (ناظم الاطباء). رجوع به شاقة شود.
-
شاقی
لغتنامه دهخدا
شاقی . (ع اِ) تندی کوه بیرون جسته دراز که نتوان بدان رسید. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ج ، شواق و شقیان . || (ص نسبی ) منسوب به شهر شاقة. رجوع به شاقه شود.
-
تحمل
واژهنامه آزاد
استقامت ، برده باری ، ایستادگی ایستادگی در مقابل درد ، فقر ، کار شاقه ... صبر ، مقاومت
-
هدود
لغتنامه دهخدا
هدود. [ هََ ] (ع ص ، اِ) زمین نرم . (منتهی الارب ). ارض السهلة. (اقرب الموارد). || پشته ٔ شاقه . (منتهی الارب )(اقرب الموارد). || زمین نشیب . (منتهی الارب ). اکمة هدود؛ پشته ٔ دشوارشیب . (از اقرب الموارد).