کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شازده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شازده
معنی
(دِ) (اِمر.) شاهزاده .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شازده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (اِمر.) شاهزاده .
-
شازده
لهجه و گویش تهرانی
شاهزاده
-
شازده
لهجه و گویش تهرانی
کفتر سر و گردن و سر بال سفید و بقیه تن رنگی
-
واژههای مشابه
-
شازده دورنگ
لهجه و گویش تهرانی
رنگ کفتر
-
جستوجو در متن
-
کشگر
لهجه و گویش تهرانی
کفتر شازده زرد
-
کشگرک
لهجه و گویش تهرانی
کبوتر شازده زرد رنگ /زاغچه
-
کفتر(انواع)
لهجه و گویش تهرانی
سفید، سیاه، سبز، هما، پشتدار، خال کمر، خال سبز، پیس، شازده، یک کتی، لک توش، سوسکی، چلچلهای، غازی، گرگی، کله دم سبز، سینه دم سیاه، سینه دم قهوهای، کله برنجی، قرمز، زرد، چاهی، سوری،پلنگ، ابلق، سوسکی، آینهای.کفتر های غیر پرشی=ماهو، دم چتری، فری و ه...