کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شارمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شارمان
لغتنامه دهخدا
شارمان . (اِخ ) شارمام . رجوع به شارمام و چهار امام شود.
-
جستوجو در متن
-
شارمام
لغتنامه دهخدا
شارمام . (اِخ ) شارمان . چارمان . چهارمان . نام سابق قصبه ٔ ساحلی چهار امام . (فریده ) واقع در مازندران است . ولاش باو را در آنجابقتل رسانید. رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ترجمه ٔ وحید مازندرانی ص 90 و 215 و چهار امام شود.
-
چهارامام
لغتنامه دهخدا
چهارامام . [ چ َ اِ ] (اِخ ) نام همان فریده یا قصبه ٔ ساحلی چارمان یا چهارمان میباشد که سابقاً شارمان یا شارمام نام داشت و ولاش ، باو را در آنجا به قتل رسانید. (مازندران و استرآباد تألیف رابینو215).