کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شارل اول اسپانیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شارل اول اسپانیا
لغتنامه دهخدا
شارل اول اسپانیا. [ ل ِ اَوْ وَ ل ِ اِ ](اِخ ) همان امپراطور شارل پنجم معروف به شارل کن است .رجوع به شارل کن شود.
-
واژههای مشابه
-
شارل آلبر
لغتنامه دهخدا
شارل آلبر. [ ب ِ ] (اِخ ) جانشین شارل فیلکس . وی بسال 1798 م . در شهر تورن تولد و به سال 1849 م . وفات یافت .بسال 1832 م . پادشاه ساردنی (جزیره ای در دریای مدیترانه ) شد و در سال 1848 م . قانون اساسی بصحه ٔ وی رسید. لمباردی را از یوغ امپراتوری اتریش ...
-
شارل ادوار
لغتنامه دهخدا
شارل ادوار. [ اِ ] (اِخ ) معروف به مدعی پسر ژاک ستوآر و نوه ٔ ژاک دوم . وی بسال 1720م . در رم تولد و بسال 1788 م . وفات یافت . در سال 1746 م . در کولودن بدست دوک دو کمبرلند مغلوب شد.
-
شارل استوآر
لغتنامه دهخدا
شارل استوآر. (اِخ ) یا چارلز استوا آرت (میجر...) ناشر ترجمه ای از کتاب جعلی «تزوکات و ملفوظات تیمور» که آن را با یادداشتهای زندگی تیمور در سال 1830 م . بطبع رسانیده . رجوع به از سعدی تا جامی ص 206 و 207 شود.
-
شارل بورومه
لغتنامه دهخدا
شارل بورومه . [ ب ُ رُ م ِ ] (اِخ ) (مقدس ) . اسقف اعظم میلان . وی بسال 1538 م . تولد و بسال 1584 م . وفات یافت . در اصلاح مذهب کاتولیک همکاری داشت . بر اثر فداکاری هایی که در سال بروز طاعون نشان داد شهرت یافت . ذکران او روز 4 نوامبر هر سال است .
-
شارل پنجم
لغتنامه دهخدا
شارل پنجم . [ ل ِ پ َ ج ُ ] (اِخ ) معروف به شارل دانا پسر ژان دوم معروف به ژان لوبن و بون دولوگزامبورگ . وی بسال 1337 م . درونسن تولد و بسال 1380 م . وفات یافت . در سال 1356م . پس از اسارت ژان دوم ، نایب السلطنه ٔ قلمرو فرانسه گردید. اغتشاشاتی را که ...
-
شارل پنجم
لغتنامه دهخدا
شارل پنجم . [ ل ِ پ َ ج ُ ] (اِخ ) معروف به شارل کن رجوع به شارل کن شود.
-
شارل چهاردهم
لغتنامه دهخدا
شارل چهاردهم . [ ل ِ چ َ دَ هَُ ] (اِخ ) یا شارل ژان همان ژان برنادت است که در سال 1810 م . شارل سیزدهم پادشاه سوئد وی را به فرزندی پذیرفت و از سال 1818 م . به نام شارل چهاردهم یا شارل ژان پادشاه سوئد گردید. وی بسال 1763 م . در شهر پو تولد و بسال 184...
-
شارل چهارم
لغتنامه دهخدا
شارل چهارم . [ ل ِ چ َ رُ ] (اِخ ) شارل ششم امپراطور آلمان . وی بنام شارل چهارم پادشاه سیسیل بوده است . رجوع به شارل ششم شود.
-
شارل چهارم
لغتنامه دهخدا
شارل چهارم . [ ل ِ چ َ رُ] (اِخ ) شارل کن . وی بنام شارل چهارم پادشاه ناپل بوده است . رجوع به شارل کن و شارل پادشاه ناپل شود.
-
شارل دوازدهم
لغتنامه دهخدا
شارل دوازدهم . [ ل ِ دَ دَ هَُ ] (اِخ ) پسر شارل یازدهم است . وی بسال 1682 م . در شهر استکهلم تولد و بسال 1718م . وفات یافت . بمحض آنکه دولتها او را رشید و کبیر اعلام داشتند پادشاه دانمارک را بسال 1700م . در کپنهاک مغلوب ساخت . و بر روسها در ناروا و ...
-
شارل دوبلوا
لغتنامه دهخدا
شارل دوبلوا. [ دُ ل ُ ] (اِخ ) برادرزاده ٔ فیلیپ دووالوا است . وی بسال 1319م . تولد و بسال 1364 م . وفات یافت . ژان دوپانتیور را به همسری گرفت و در نبرد اوری کشته شد. وی بسال 1904 م . در زمره ٔ آمرزیدگان و قدیسان درآمد.
-
شارل دوفلوا
لغتنامه دهخدا
شارل دوفلوا. [ دُ ف َ ] (اِخ ) ابن فیلیب الجری ٔ. شارل دووالوا پسر فیلیپ متهور . رجوع به شارل دووالوا و الحلل السندسیه ج 2 ص 248 شود.
-
شارل دوم
لغتنامه دهخدا
شارل دوم . [ ل ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) معروف به شارل لنگ رجوع به شارل پادشاه ناپل شود.