کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاخه دار شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
neurite 2
عصبشاخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هر زائده یا شاخۀ منشعب از یاختۀ عصبی، اعم از آسه یا دارینه متـ . پیشاخه
-
شاخه زدن
لغتنامه دهخدا
شاخه زدن . [ خ َ / خ ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) روییدن شاخه از تنه ٔ درخت . || پیراستن . بریدن و قطع کردن شاخه .
-
شاخه زاد
لغتنامه دهخدا
شاخه زاد. [ خ َ / خ ِ ] (ن مف مرکب ) (جنگل ...) جنگلی که با نشاندن شاخه ها کرده باشند. مقابل دانه زاد.
-
شاخة الحیاک
لغتنامه دهخدا
شاخة الحیاک . [ خ َ تُل ْ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رویس در بخش مرکزی شهرستان خرمشهر و در دو هزارگزی جنوب خاوری خرمشهر و دو هزارگزی خاور راه اتومبیل رو خرمشهر به آبادان . دشت و گرمسیر و مرطوب است . سکنه ٔ آن 500تن شیعه اند که زبانشان عربی و فارس...
-
پنج شاخه
لغتنامه دهخدا
پنج شاخه . [ پ َ خ َ / خ ِ ] (اِ مرکب ) قسمی شمعدان فلزین یا بلورین . نوعی جار و چل چراغ با کاسه ٔ بلورین که پنج شمع خورد.
-
دو شاخه
دیکشنری فارسی به عربی
سدادة
-
شاخه دراوردن
دیکشنری فارسی به عربی
فرع
-
رویش شاخه
دیکشنری فارسی به عربی
نبتة
-
شاخه کوچک
دیکشنری فارسی به عربی
غصين
-
branch point 2
نقطۀ شاخهگزینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نقطهای در برنامۀ رایانهای که در آن دستور شاخهگزینی آغاز میشود
-
oligodendrocyte
یاختۀ کمشاخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] یاختۀ تولیدکنندۀ میلین در دستگاه عصبی مرکزی
-
short-chain branching
کوتاهشاخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وجود زنجیرههای فرعی 2 تا 4 کربنی بر روی مازۀ زنجیرۀ بسپار
-
branching factor
میزان شاخهداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] سنجهای برای اندازهگیری شاخهداری بسپارها که با عدد گرانروی نشان داده میشود و با گرانروی بسپار خطی با همان وزن مولکولی مقایسه میشود
-
dendritic powder, arborescent powder
پودر شاخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پودری با دانههایی شاخهدار، مرکب از یک شاخۀ اصلی و چند شاخۀ فرعی
-
branching density,branching coefficient,density of branching
چگالی شاخهداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] برخهای از زنجیرۀ بسپاری که یک شاخه دارد و حاصل تقسیم شمار شاخهها بر درجۀ بسپارش است