کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاب رومی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاب رومی
لغتنامه دهخدا
شاب رومی . [ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) فلفل سفید است . (نسخه ٔ خطی تحفه ٔ حکیم مؤمن متعلق به کتابخانه ٔ مؤلف ) (اختیارات بدیعی ) (فهرست مخزن الادویه ) . فلفل سفید را گویند و آن بزرگتر از فلفل سیاه است و بهترین وی آن است که بزردی مایل باشد. گرم و...
-
واژههای مشابه
-
شیخ و شاب
فرهنگ گنجواژه
پیر و جوان
-
جستوجو در متن
-
زنگی
لغتنامه دهخدا
زنگی . [ زَ ] (ص نسبی )منسوب به زنگ . منسوب به قبایل سیاه پوست ساکن افریقای شرقی . زنگباری . سیاه پوست . (از فرهنگ فارسی معین ج 2 و 5). منسوب به زنگ . مصری . حبشی و مردم سیاه رنگ و مردم بیابانی و وحشی و مردم ابله . ج ، زنگیان . (ناظم الاطباء). باشنده...
-
غلام
لغتنامه دهخدا
غلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک شهوت پدیدآمده . (ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل نسخه ٔکتابخانه ٔ لغت نامه ). پسر از هنگام ولادت تا آمد جوانی . (از منتهی الارب ). کودک که خطش دمیده باشد و بعضی گویند از زمان ولادت تا ح...