کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شابشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شابشتی
لغتنامه دهخدا
شابشتی . [ ب َ ش َ ] (اِخ ) الکاتب نام پدر بجکم است . رجوع به بجکم و به الاوراق ص 144 شود.
-
واژههای مشابه
-
علی شابشتی
لغتنامه دهخدا
علی شابشتی . [ ع َ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) ابن محمد شابشتی . مکنی به ابوالحسن . وی ادیب و نویسنده بود و عزیز عبیدی صاحب مصر او را عهده دار کتابخانه ٔ خویش کرد و وی را به ندیمی برگزید. او در سال 388 یا 390 هَ . ق . در مصر درگذشت . او راست : 1- التوقیف و التخ...
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شابشتی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی شابشتی شود.
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) علی بن محمد شابشتی کاتب . رجوع به علی ... شود.
-
دیر مرماجرجس
لغتنامه دهخدا
دیر مرماجرجس . [ دَ رِ م َ ج ُ ج ُ ] (اِخ ) دیری است در نواحی مطیره . شابشتی آن را با دیر مرجرجس یک جا آورده است و شاید هر دو یکی باشند. (از معجم البلدان ).
-
دیر باشهرا
لغتنامه دهخدا
دیر باشهرا. [ دَرِ ش َ ] (اِخ ) بنا بقول شابشتی این دیر بر ساحل دجله بین سامره و بغداد واقع است . (از معجم البلدان ).
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ](اِخ ) محمدبن اسحاق شابشتی . رجوع به محمد... شود.
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) شابشتی کاتب ، علی بن محمد. رجوع به علی بن محمد الشابشتی کاتب شود.
-
دیر درمالس
لغتنامه دهخدا
دیر درمالس .[ دَ رِ دَ ل ِ ] (اِخ ) شابشتی گوید: این دیر در رقةدر باب الشماسیه در بغداد نزدیک دارالمعزیة است و آن جای با صفائی است درختان بسیار و بوستانها دارد و در نزدیکی آن بیشه ای از نی است . (از معجم البلدان ).
-
دیر سرجس
لغتنامه دهخدا
دیر سرجس . [ دَ رِ س َ ج ِ ] (اِخ ) یا بَکﱡس بنام دو راهب نجرانی است . شابشتی محل آن را در طیزناباذ میان کوفه و قادسیه ذکر کرده که میان آن و قادسیه فاصله ٔ یک میل است و مردم خرابه های آن دیر را «قباب ابونواس » گویند. (از معجم البلدان ).
-
دیر مرماری
لغتنامه دهخدا
دیر مرماری . [ دَ رِ م َ ] (اِخ ) از نواحی سامره نزدیک پل وصیف است این دیر آباد بود و راهبان بسیاری داشت و مردم خوشگذران نسبت به آن توجه زیادی داشتند. اما شابشتی گوید همان دیر قنی است . (از معجم البلدان ). رجوع به دیر قنی شود.
-
دیر زکی
لغتنامه دهخدا
دیر زکی . [ دَ رِ زَک ْ کا ] (اِخ ) دیری است در رها درمقابل تپه ای که به آن تل زفربن الحارث الکلابی گویندو در آن دهی است که میگویند طرح آن را عبدالملک بن صالح الهاشمی ریخت . خالدی گوید که این دیر در رقه نزدیک فرات است اما شابشتی گوید این دیر در رقه ا...
-
دیر ماسرجبیس
لغتنامه دهخدا
دیر ماسرجبیس . [ دَ رِ س َ ج َ ] (اِخ ) ابوالفرج و خالدی گویند که آن در نزدیک سامره است . شابشتی گوید دیر ماسرجبیس در عانة است و عانة شهر آبادی است بر کناره ٔ فطرت و این دیر در آن شهر است و دیری زیبا و با صفاست و راهبان بسیار دارد. گویند در این مکان ...