کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شائک السلاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شائک السلاح
/šā'ekosselāh/
معنی
دارای شوکت و حدت در سلاح؛ با سلاح تمام و باشوکت؛ با سلاح تیز.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شائک السلاح
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] ‹شاکالسلاح› [قدیمی] šā'ekosselāh دارای شوکت و حدت در سلاح؛ با سلاح تمام و باشوکت؛ با سلاح تیز.
-
جستوجو در متن
-
شاکی السلاح
لغتنامه دهخدا
شاکی السلاح . [ کِس ْ س ِ ] (ع ص مرکب ) مرد صاحب شوکت و حدّت در سلاح خود (و آن مقلوب شائک است ). (از اقرب الموارد) (متن اللغة) (از منتهی الارب ) (نشوء اللغة ص 16). زیناوند. (مفاتیح ). تمام سلاح . سلاح ور. غرق دریکصد و چهارده پارچه سلاح رزم . و رجوع ب...
-
شایک
لغتنامه دهخدا
شایک . [ ی ِ ] (ع ص ) مأخوذ از شائک تازی . درخت و گیاه خاردار. (از شمس اللغات ) (ناظم الاطباء). || تمام سلاح . (دهار). زیناوند. مرد قوی سلاح و با سلاح تیز. (از ناظم الاطباء) (از شمس اللغات ). رجوع به شائک و شاک السلاح شود.