کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سی پی یو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سی امین
لغتنامه دهخدا
سی امین . [ اُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) در مرحله ٔ سی ام . (فرهنگ فارسی معین ).
-
سی بل
لغتنامه دهخدا
سی بل . [ ب ِ ] (اِخ ) ربةالنوع خاک بود که یونانیان او را مادر ژوپیتر، ژونو، نپتونوس و پلوتو می پنداشتند و برای او مخصوصاً گاومیش ، بز و خوک قربان میکردند. (تمدن قدیم ).
-
سی پاره
لغتنامه دهخدا
سی پاره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) پاره ای و جزوی از سی اجزای قرآن مجید. (آنندراج ). اجزای قران کریم که در مجلد متساوی جلد شده و در مجالس ترحیم نهند و هر یک از حضار هر یک جزوی از آن را خوانند. (یادداشت بخط مؤلف ) : می نگردی مگر به بیغاره گرد صندوقهای ...
-
سی پر
لغتنامه دهخدا
سی پر. [ پ ُ ] (ص مرکب ) ماه که سی روز تمام است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
سی پیوآزیاتیکوس
لغتنامه دهخدا
سی پیوآزیاتیکوس . [ ی ُ ] (اِخ ) یکی از کنسولان روم بود که در 83 ق .م . بدین مقام نائل شد. از خانواده ٔ سی پیو سه نفر بدین نام موسوم بوده اند. (تمدن قدیم ).
-
سی پیوسراپیو
لغتنامه دهخدا
سی پیوسراپیو. [ ی ُ س ِ ی ُ ](اِخ ) پسر پوبلیوس کرنلیوس سی پیو نازیکاکرکولوم بود که در سال 148 ق .م . به ریاست مالیه ٔ روم رسید و در سال 138 کنسول شد و برضد تی بریوس گراکوس با طبقه ٔ اشراف مساعدت کرد و سرانجام در سال 131 ق .م . دور از وطن درگذشت . (ت...
-
سی تار
لغتنامه دهخدا
سی تار. (اِ مرکب ) نام یکی از آلات موسیقی . رجوع به سه تار و ستار شود.
-
سی توی
لغتنامه دهخدا
سی توی . (اِ مرکب ) چیزی است از اندرون آلات گوسفند و غیره که با شکنبه میباشد. (برهان ). معده ٔ حیوانات نشخوارکننده . (ناظم الاطباء).
-
سی سخت
لغتنامه دهخدا
سی سخت . [ سی س َ ] (اِخ ) قصبه ای است از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان ، کنار راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز. دارای 2500 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، حبوبات ، عسل و گردو. ساکنین از طایفه ٔ بویراحمد پائین هستند. (...
-
سی لحن
لغتنامه دهخدا
سی لحن . [ ل َ ] (اِخ ) سرودی چند است که باربد ساخته بود و از برای خسروپرویزمینواخت و نام آنها به ترتیب حروف ابجد بدین تفصیل است : 1- آرایش خورشید و آنرا آرایش جهان هم گفته اند.2- آئین جمشید. 3- اورنگی . 4- باغ شیرین . 5- تخت طاقدیسی . 6- حقه ٔ کاوس ...
-
سی میلی
لغتنامه دهخدا
سی میلی . (اِخ ) دهی است از دهستان مکاوند بخش هفت گل شهرستان اهواز. دارای 250 تن سکنه . آب آن از چشمه ٔ تلخ و چاه . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و گله داری است . ساکنین از طایفه ٔ بختیاری هستند. این آبادی را سابقاً گردبیشه می نامیده اند. (از فره...
-
ملاقیه سی
لغتنامه دهخدا
ملاقیه سی . [ م ُل ْ لا ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آتش بیک است که در بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع است و 184 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
باقرکوره سی
لغتنامه دهخدا
باقرکوره سی . [ ق ِ رَ ] (اِخ ) (کوره ٔنحاس ) قصبه ٔ مرکزی ناحیه ایست در ولایت سنجاق که در 40 هزارگزی شمالی قسطمونی و 22 هزارگزی جنوبی اینه بولی واقع شده است . (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1202).
-
بام سی
لغتنامه دهخدا
بام سی . [ م ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش رامسر شهرستان شهسوار که در 10 هزارگزی جنوب باختر رامسر بر کنار راه عمومی در دشت واقع است و 49 تن سکنه دارد. شغل عمده ٔ مردم آن گله داری و چوب تراشی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
داردره سی
لغتنامه دهخدا
داردره سی . [ دَ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چالدران بخش سیه چشمه شهرستان ماکو. واقع در هشت هزارگزی جنوب خاوری سیه چشمه و پانصدگزی راه شوسه ٔ خوی - سیه چشمه . محلی به جلگه و سردسیر سالم و سکنه ٔ آن 190 تن است . آب آن از چشمه و قنات و محصول آنجا غلا...