کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سی پی یو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سى
لهجه و گویش بختیاری
si 1. براى si to>:براى تو> ؛ 2. سى (عدد).
-
سی سی
فرهنگ فارسی معین
[ فر . ] (اِمر.) سانتیمتر مکعب (اختصاری ).
-
سی سی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: C.C.] (شیمی) sisi واحد اندازهگیری حجم برابر با یکهزارم مترمکعب. میلیلیتر؛ سانتیمترمکعب.
-
آق سی سی
واژهنامه آزاد
آقا سید حسین
-
کیانگ سی
لغتنامه دهخدا
کیانگ سی . (اِخ ) یکی از استانهای جنوب شرقی کشور چین است که 18610000 تن سکنه دارد و مرکز آن «نانچ آنگ » است . (از لاروس ).
-
C valu
ارزش سی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] مقدار دِنای موجود در ژنگان تکلاد یک یاختۀ هوهستهای متـ . ارزش ثابت
-
آی .سی
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ]I.C ( اِ.) شبکة به هم پیوسته ای از عنصرهای فعال و غیرفعال که در یک لایة نیمه هادی مجتمع شده است و همراه با چند قطعة هم جوار می تواند کار یک مدار کامل الکترونیکی را انجام دهد، مدار مجتمع .
-
سی .دی
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ]C.D نوعی دیسک برای ذخیره کردن اطلاعات ، دیسک فشرده .
-
سی ء
فرهنگ فارسی معین
(سَ یِّ) [ ع . ] (ص . اِ.)1 - کار بد، ناپسند. 2 - گناه ، خطا.
-
سی پاره
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِمر.) 1 - سی جزء قرآن مجید که هر جزو را علیحده جلد کرده باشند. 2 - قرآن مجید.
-
دقوزدره سی
لغتنامه دهخدا
دقوزدره سی . [ دُ دَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه برزند بخش گرمی شهرستان اردبیل . سکنه ٔ آن 178 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
رامس سی
لغتنامه دهخدا
رامس سی . [م ِ ] (اِخ ) یکی از شهرهای مصر قدیم و بنا بنوشته ٔ دیودور مورخ نامی ، کمبوجیه در لشکرکشی خود بمصر آنرا غارت کرده است . رجوع به ایران باستان ج 4 ص 506 شود.
-
زرگرقاطرقلعه سی
لغتنامه دهخدا
زرگرقاطرقلعه سی . [ زَ گ َ طِ ق َ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارشق است که در بخش مرکزی خیاو واقع است و 572 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
شان سی
لغتنامه دهخدا
شان سی . (اِخ ) نام اقلیمی است از چین . واقع در جنوب منچوری و جمعیت آن 12/000/000 تن است و مرکز این اقلیم یانکو باشد. و دارای معادن زغال سنگ است . (از معجم المنجد).
-
سی ام
لغتنامه دهخدا
سی ام . [ اُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) در مرحله ٔ سی . سی امین . (فرهنگ فارسی معین ) : و چندان توقف نمود [ عبداﷲ عامر ] که جور را بستد در سال سی ام از هجرت . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 116).