کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیگارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیگارت
/sigaret/
معنی
= سیگار
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
cigaret, cigarette
-
جستوجوی دقیق
-
سیگارت
لغتنامه دهخدا
سیگارت . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) سیگار. رجوع به سیگار شود. || قرقره ٔ باریک دارای نخی نازک (نخ یا ابریشم ) که برای نازک دوزی و پس دوزی بکار میرود. (فرهنگ فارسی معین ).
-
سیگارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cigarette] sigaret = سیگار
-
سیگارت
دیکشنری فارسی به عربی
سيجارة
-
جستوجو در متن
-
گیلز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] gilz کاغذ سیگارت.
-
سيجارة
دیکشنری عربی به فارسی
سيگارت , سيگار
-
cigarette
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیگار، سیگارت
-
سیگار
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) توتون ریز شده ای که در کاغذ نازکی لوله شده است و از انواع دخانیات به شمار آید، سیگارت .
-
fags
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاکس، خرحمالی، حمال مفت، خدمتکار، سیگار، سیگارت، جان کندن، از پا در اوردن، خرحمالی کردن، سخت کار کردن، خسته کردن
-
گیرز
لغتنامه دهخدا
گیرز. (اِ) گویا کلمه ٔ روسی صورت متداول گیلز است در میان فارسی زبانان و آن لوله ٔ کاغذی است نازک و باریک که دو لب آن را به درازا به یکدیگر چسبانده اند تا توتون در آن کنند و سیگارت سازند. (یادداشت به خط مؤلف ). توضیح آنکه آنچه از سیگارت با دست پیچند ...
-
مشتوک
لغتنامه دهخدا
مشتوک . [ م ُ ] (اِ)قسمت زیرین لوله ٔ سیگارت که تهی است و توتون در آن نیست . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). لوله ای از مقوا که در ته سیگار نصب شود. || لوله ٔ فلزی یاچوبی و جز آن که سیگار را بر آن نصب کنند و کشند.
-
پرپینیان
لغتنامه دهخدا
پرپینیان . [ پ ِ ] (اِخ ) مرکز قدیم روسیلﱡن . کرسی ایالت پیرنه ٔ شرقی بر ساحل رود تِت در 900000 گزی جنوب پاریس دارای 73962 تن سکنه و نسبت بدان پرپینیانه باشد و اسقف نشین است . دارای محصول شراب و کاغذ و سیگارت و پیت و چلیک و ناحیت آن 154000 تن سکنه دا...
-
سیگار
لغتنامه دهخدا
سیگار. (اِ) (فرانسوی ، اِ) برگ بریده یا خردکرده ٔ توتون که معمولاً در کاغذ نازک پیچیده شده است و برای «کشیدن دود» آن بکار میرود. سیگار به این معنی را فرنگیها سیگارت میگویند. و در اصطلاح آنها سیگار اطلاق میشود به آنچه ما سیگار برگ میگوئیم و عبارت است ...
-
پیزر
لغتنامه دهخدا
پیزر. [ زُ ] (اِ) پاپی روس . دُخ . دوخ . حلفاء. فیلکون . فافیر. بردی . بابورس . حفا. تک . لخ . اباء. برس . لوخ . نوعی جگن که در آب روید. کاغذ معروف به قرطاس مصری یا طومار مصری که یونانیان پاپورس می نامیدند از این گیاه کنند و پاپیروس بمعنی سیگارت (روس...
-
عمامة
لغتنامه دهخدا
عمامة. [ع ِ م َ ] (ع اِ) زره خود که در زیر قلنسوه پوشند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مِغفَر. (از لسان العرب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || خود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بَیضة و خود. (از لسان العرب ) (از تاج العروس ) ...