کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیکل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیکل
/sikl/
معنی
۱. دور؛ دوره؛ گردش.
۲. دورۀ سهساله تحصیلات بعد از دورۀ ابتدایی از سال هفتم تا سال نهم.
۳. (صفت) کسی که دارای مدرک پایانی این دورۀ تحصیلی است.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تناوب، دور، گردش
۲. دوره
۳. چرخه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیکل
واژگان مترادف و متضاد
۱. تناوب، دور، گردش ۲. دوره ۳. چرخه
-
سیکل
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) 1 - یک دورة حرکت ، گردش ، دوره .2 - دورة تحصیلات متوسطه (نظام قدیم ).
-
سیکل
لغتنامه دهخدا
سیکل . (فرانسوی ، اِ) گردش . دوره . || (اصطلاح فیزیک ) یک دوره حرکت کامل موج الکتریکی . امواج رادیو را بوسیله ٔ سیکل و اغلب با کیلو سیکل (1000 سیکل ) یا مگاسیکل (10000 سیکل ) در ثانیه اندازه گیرند. || دوره ٔ تحصیلات متوسطه (دبیرستان ). دوره تحصیلات م...
-
سیکل
لغتنامه دهخدا
سیکل . [ک َ ] (اِ) به معنی سیکک که علت و زردی روی غله زار باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به سیسک و سیکک شود.
-
سیکل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cycle] sikl ۱. دور؛ دوره؛ گردش.۲. دورۀ سهساله تحصیلات بعد از دورۀ ابتدایی از سال هفتم تا سال نهم.۳. (صفت) کسی که دارای مدرک پایانی این دورۀ تحصیلی است.
-
سیکل
دیکشنری فارسی به عربی
دورة
-
واژههای مشابه
-
کیلو سیکل
دیکشنری فارسی به عربی
دورة بالکيلو
-
جستوجو در متن
-
syllabize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیکل کردن
-
initiation cycle
فرهنگ لغات علمی
سیکل آغازی
-
monocycle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تک سیکل
-
دورة بالکيلو
دیکشنری عربی به فارسی
هزار چرخه , کيلو سيکل
-
cyclic redundancy check
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چک کردن بیش از حد سیکل
-
gigacycle per second
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیگا سیکل در ثانیه