کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیک
/sik/
معنی
فرقهای مذهبی در هندوستان که پیروان آن به خدای یگانه ایمان دارند و به تناسخ معتقد هستند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
Sikh
-
جستوجوی دقیق
-
سیک
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (اِ.) آلت تناسلی مرد؛ ذکر.
-
سیک
لغتنامه دهخدا
سیک . (اِ) زردی و علتی باشدکه بر روی غله زار نشیند. (برهان ). همان سواک مرقوم ،یعنی زردی کشت . (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ). یرقان . زردی که در کشت افتد به فارسی سیک است . (منتهی الارب ).زنگ . رجوع به سیسک ، سیکل ، سوکل ، سوگل و سوکک شود.
-
سیک
لغتنامه دهخدا
سیک . (اِخ ) قومی از هندوان دارای مذهب وشنو شعبه ای از دین بودایی است . (از فرهنگ فارسی معین ).
-
سیک
لغتنامه دهخدا
سیک . (ترکی ، اِ) آلت تناسل . (برهان ) (جهانگیری ). اسم قضیب حیوانات است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
سیک
لغتنامه دهخدا
سیک . [ س ِ ی َ ](عدد کسری ، اِ مرکب ) ثلث . یک سوم . سه یک : کبک چون طالب علم است و در این نیست شکی مسأله خواند تا بگذرد از شب سیکی . منوچهری .و باید که در شب و روز هشت ساعت بیش نخسبید که این سیک بیست وچهار ساعت باشد. (کیمیای سعادت ).
-
سیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سنسکریت] ‹سیخ› sik فرقهای مذهبی در هندوستان که پیروان آن به خدای یگانه ایمان دارند و به تناسخ معتقد هستند.
-
سیک
لهجه و گویش بختیاری
sik گوشه، کُنج.
-
واژههای مشابه
-
کلا سیک
دیکشنری فارسی به عربی
کلاسيکي
-
سه سیک
لهجه و گویش بختیاری
se-sik سهگوش.
-
واژههای همآوا
-
صیک
لغتنامه دهخدا
صیک . [ ص َ ] (ع مص ) بوی خوش گرفتن جامه و اندام . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
sikhs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیک ها
-
سیخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سنسکریت] six = سیک