کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیه گلیمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیه گلیمی
/siyahgelimi/
معنی
سیاهگلیم بودن: ◻︎ کردند بسی سپیدسیمی / از ما نشد این سیه گلیمی (نظامی۳: ۴۱۷).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیه گلیمی
لغتنامه دهخدا
سیه گلیمی . [ ی َه ْ گ ِ ] (حامص مرکب ) بدبختی . سیه روزی . بی دولتی . مفلسی : ز روز و شب شده ام سیر چون به پیش دلم سیه گلیمی شب همچو روز شد پیدا. مجیرالدین بیلقانی .کردند بسی سفیدسیمی از ما نشد این سیه گلیمی . نظامی .گلیم بین که در آن بر چه عیش میرا...
-
سیه گلیمی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] siyahgelimi سیاهگلیم بودن: ◻︎ کردند بسی سپیدسیمی / از ما نشد این سیه گلیمی (نظامی۳: ۴۱۷).
-
واژههای مشابه
-
سیة
لغتنامه دهخدا
سیة. [ ی َه ْ ] (ع اِ) سر برگشته ٔ کمان . ج ، سیات . (ناظم الاطباء). خم گوشه ٔ کمان . ج ، سیات . (مهذب الاسماء).- سیةالقوس ؛ سرهای برگشته ٔ کمان .ج ، سیات . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
گلیم سیه
لغتنامه دهخدا
گلیم سیه . [ گ ِ م ِ ی َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مجازاً بخت بد : بس گلیم سیهاکز نظرت گشت سپیدنظر تو سیهی پاک بشوید ز گلیم .فرخی .
-
نفت سیه
لغتنامه دهخدا
نفت سیه . [ ن َ ت ِ ی َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفت سیاه . رجوع به نفت سیاه و نفط سیاه شود : گرچه در نفت سیه چهره توان دید ولیک آن نکوتر که در آیینه ٔ بیضا بینند.خاقانی .
-
نفط سیه
لغتنامه دهخدا
نفط سیه . [ ن َ طِ ی َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به نفت سیه شود.
-
غراب سیه
لغتنامه دهخدا
غراب سیه . [ غ ُ ب ِ ی َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از شب . (آنندراج از فرهنگ اسکندرنامه ).
-
black buran
سیهبوران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← قرهبوران
-
acromelanism
سیهپایانکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[دامپزشکی - پاتوبیولوژی] عارضهای ژنتیکی که براثر افزایش رنگدانۀ ملانین در پا و گوش و دم و صورت جانور بروز کند
-
black squall
سیهتندوَزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تندوَزهای همراه با اَبرهای سیاه و عموماً با باران شدید
-
melanoma
سیهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای که از سیهیاختههای پوست و اعضای دیگر منشأ میگیرد متـ . سیهتود بدخیم malignant melanoma سیهتندهتود melanoblastoma سیهچنگار melanocarcinoma سیهپوشچنگار melanotic carcinoma
-
melanocarcinoma
سیهچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← سیهتود
-
black blizzard
سیهکولاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] واژهای محاورهای برای توفان گردوخاک مناطق مربوط به بخشهای جنوبی مرکز امریکا
-
melanocyte
سیهیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] یاختهای روپوستی که رنگدانۀ ملانین (melanin) میسازد