کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیهتود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
blastoma
تندهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نورویش مرکب از یاختههای رویانی منشأ گرفته از تودینۀ یک اندام یا بافت متـ . تندهیاختهتود blastocytoma گوشتپوشچنگار رویانی embryonal carcinosarcoma
-
cementoma
ساروجهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] تودۀ خوشخیم دندانزاد (odontogenic) در ناحیۀ نوک ریشۀ دندان که از ساروجه یا بافت ساروجهمانند تشکیل شده است
-
lymphangioma, angioma lymphaticum
سپیدرگتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینۀ خوشخیمی که از رگها و مجاری تنابهای تشکیل میشود
-
venous hemangioma
سیاهرگتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] رگتودی غاری که در آن عروق متسع میشوند و دیوارههای ضخیم و لیفی پیدا میکنند
-
meningioma
شامهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینۀ خوشخیم و کندرشد شامهگان
-
angioma, endothelioma angiomatosum, vascular tumor
رگتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای که از رگهای خونی و تنابهای تشکیل شده باشد
-
خاک تود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] xāktud کرۀ زمین.
-
گلیم سیه
لغتنامه دهخدا
گلیم سیه . [ گ ِ م ِ ی َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مجازاً بخت بد : بس گلیم سیهاکز نظرت گشت سپیدنظر تو سیهی پاک بشوید ز گلیم .فرخی .
-
نفت سیه
لغتنامه دهخدا
نفت سیه . [ ن َ ت ِ ی َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفت سیاه . رجوع به نفت سیاه و نفط سیاه شود : گرچه در نفت سیه چهره توان دید ولیک آن نکوتر که در آیینه ٔ بیضا بینند.خاقانی .
-
نفط سیه
لغتنامه دهخدا
نفط سیه . [ ن َ طِ ی َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به نفت سیه شود.
-
غراب سیه
لغتنامه دهخدا
غراب سیه . [ غ ُ ب ِ ی َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از شب . (آنندراج از فرهنگ اسکندرنامه ).
-
black buran
سیهبوران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← قرهبوران
-
acromelanism
سیهپایانکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[دامپزشکی - پاتوبیولوژی] عارضهای ژنتیکی که براثر افزایش رنگدانۀ ملانین در پا و گوش و دم و صورت جانور بروز کند
-
black squall
سیهتندوَزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تندوَزهای همراه با اَبرهای سیاه و عموماً با باران شدید
-
melanocarcinoma
سیهچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← سیهتود