کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیهتندهتود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
melanoblastoma
سیهتندهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← سیهتود
-
واژههای مشابه
-
blastoma
تندهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نورویش مرکب از یاختههای رویانی منشأ گرفته از تودینۀ یک اندام یا بافت متـ . تندهیاختهتود blastocytoma گوشتپوشچنگار رویانی embryonal carcinosarcoma
-
melanoma
سیهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای که از سیهیاختههای پوست و اعضای دیگر منشأ میگیرد متـ . سیهتود بدخیم malignant melanoma سیهتندهتود melanoblastoma سیهچنگار melanocarcinoma سیهپوشچنگار melanotic carcinoma
-
تنده
فرهنگ فارسی معین
(تُ دِ) (اِ.) سرازیری ، سراشیبی .
-
تنده
فرهنگ فارسی معین
(تُ دَ) (اِ.) برگِ نورسته ، غنچه .
-
تنده
لغتنامه دهخدا
تنده . [ ت َ دَ ] (اِخ ) قریه ٔ بزرگی است از صعید ادنی بر جانب غربی نیل . (از معجم البلدان ).
-
تنده
لغتنامه دهخدا
تنده . [ ت َ دَ / دِ ] (اِ) هسته ٔ زردآلو و مانند آن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || هسته ٔ شیرین کرده ٔ زردآلوی تلخ . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
تنده
لغتنامه دهخدا
تنده . [ ت َ دِه ْ ] (نف مرکب ) مشغول و درکار، و تن بکار داده . (ناظم الاطباء).
-
تنده
لغتنامه دهخدا
تنده . [ ت ُ دَ / دِ ] (اِ) چیزی باشد که مانند غنچه مرتبه ٔ اول از درخت سر زند و بعد از آن برگ از میان آن برآید. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از فرهنگ رشیدی ) (از فرهنگ جهانگیری ). غنچه که از او برگ بیرون آید. (شرفنامه ٔ منیری ). غنچه و چیز...
-
تنده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tonde سراشیبی.
-
تنده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تنزه› (زیستشناسی) [قدیمی] tonde ۱. غنچه.۲. برگی که تازه از بغل شاخۀ درخت روییده باشد؛ تژ؛ تیج.
-
تَنده
لهجه و گویش تهرانی
هسته، مغز زردآلو .
-
hemangioblastoma, angioblastoma1, Lindau tumor
تندهرگتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینۀ خوشخیم رگهای خونی دستگاه عصبی که حاوی تندهرگها و یاختههای تکثیریافته است
-
blastocytoma
تندهیاختهتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← تندهتود