کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سین آباد
لغتنامه دهخدا
سین آباد. (اِخ )دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیّه . دارای 275 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و توتون . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
قلعه سین
لغتنامه دهخدا
قلعه سین . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 3هزارگزی خاور ورامین کنار راه شوسه و راه آهن . این ده در جلگه قرار گرفته و هوایی معتدل دارد. سکنه ٔ آن 431 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، صیفی و چ...
-
نارام سین
لغتنامه دهخدا
نارام سین . (اِخ ) نارامسن ، یکی از اعاظم پادشاهان مقتدر آکاد [ واقع در جنوب بین النهرین ، وادی فرات ] است که در حدود بیست و هفت قرن قبل از میلاد مسیح میزیسته است . آلبرماله سلطنت سارگن و نارامسن را درحوالی 2850 - 2700 ق . م . دانسته است و رشید یاسمی...
-
گیمیل سین
لغتنامه دهخدا
گیمیل سین . (اِخ ) یکی از پادشاهان سلسله ٔ سوم سلاطین اور (قرن 22 ق .م .) که بر نواحی کردستان سلطنت میکرده است . (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی ص 89 و 36).
-
هفت سین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) haftsin سفرهای که هنگام تحویل سال نو میاندازند و در آن هفت قسم خوردنی که حرف اول اسم آنها سین باشد از قبیل سیر، سرکه، سیب، سماق، سمنو، سنجد، سبزی میگذارند و از آن به سلامتی و سعادت و سرسبزی تفٲل میزنند.
-
سیْنِ رِیْز
لهجه و گویش گنابادی
sinereiz در گویش گنابادی یعنی گردن بند ، گردن آویز
-
سین جیم
واژهنامه آزاد
(اِمص .) سوال و جواب ، مجازاً به معنی استنطاق و بازخواست .
-
سین ریز
واژهنامه آزاد
سیْنِ رِیْز (sinereiz) در گویش گنابادی یعنی گردن بند ، گردن آویز
-
سین و جیم
فرهنگ گنجواژه
سئوال و جواب. سین و جیم کردن.
-
سین(و) جیم
لهجه و گویش تهرانی
سؤال و جواب، مواخذه
-
حا میم عین سین قاف
لغتنامه دهخدا
حا میم عین سین قاف . [ ع َ ] (اِخ ) ح . م . ع . س . ق . نام سوره ٔ 42 قرآن مجید است . سورةالشوری . رجوع به حمعسق شود.
-
واژههای همآوا
-
صین
لغتنامه دهخدا
صین . (اِخ ) (نخله ٔ پست ) دشت صین همان دشت بنی اسرائیل و دشت جعفر است (سفر اعداد 13:21 و 34:3) که بر حدود اراضی یهودا و در غربی بلاد ادوم واقع بود. (صحیفه ٔ یوشع 15:1 و سفر اعداد 20:1 و 27:14) و گاهی از اوقات قادش در دشت صین (سفر اعداد 33:36) و گاهی...
-
صین
لغتنامه دهخدا
صین . (اِخ ) چین : و ملوک جهان را چنان مسخر گردانید که از روم و صین و هند خراج بدو میفرستادند. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ). رجوع به چین شود.
-
صین
لغتنامه دهخدا
صین . (اِخ ) موضعی است به کوفه . (معجم البلدان ).
-
صین
لغتنامه دهخدا
صین . (اِخ ) موضعی است قرب اسکندریه .