کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سینوزیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سینوزیت
/sino(u)zit/
معنی
التهاب و عفونت حفرههای استخوانی اطراف بینی که باعث تورم حفرههای استخوانی پیشانی و گونهها و سردرد شدید میگردد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سینوزیت
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) ورم و التهاب حفره های استخوان های پیشانی و فک اعلی .
-
سینوزیت
لغتنامه دهخدا
سینوزیت . [ ن ُ ](فرانسوی ، اِ) عفونت و التهاب حفره های استخوانهای پیشانی و فک اعلی . سینوزیت در حالت حاد مریض را بسیار ناراحت میکند و موجب سردردهای دایمی و شدید میشود. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
سینوزیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: sinusite] (پزشکی) sino(u)zit التهاب و عفونت حفرههای استخوانی اطراف بینی که باعث تورم حفرههای استخوانی پیشانی و گونهها و سردرد شدید میگردد.
-
جستوجو در متن
-
cryoanaesthesia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سینوزیت
-
tapinosis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سینوزیت
-
sinusal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سینوزیت
-
sinusitis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سینوزیت، ورم سینوس ها