کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سینه بند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سینه بند
/sineband/
معنی
سینهپوش؛ پارچهای که بر روی سینه ببندند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
brassiere, brassière
-
جستوجوی دقیق
-
سینه بند
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) پارچه ای که زنان پستان خود را بدان پوشانند؛ پستان بند، کُرسِت .
-
سینه بند
لغتنامه دهخدا
سینه بند. [ ن َ / ن ِ ب َ ] (اِ مرکب ) چیزی است که بر بالای خوگیر اسب بر سینه اش بندند. (آنندراج ) : کشد سینه بندش از آن در بغل که لاغرمیان است و فربه کفل . ملاطغرا (از آنندراج ). || هر جامه ای که سینه و پشت را بدان پوشند. پستان بند زنان . (ناظم الاط...
-
سینه بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sineband سینهپوش؛ پارچهای که بر روی سینه ببندند.
-
سینه بند
دیکشنری فارسی به عربی
منديل
-
واژههای مشابه
-
سینة
لغتنامه دهخدا
سینة. [ ن َ ] (ع اِ) دندانه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (تاج العروس ) (منتهی الارب ): فلان لایحسن سینة من سینة؛ ای شعبة من شعبة و هو ذوثلاث شعب . (منتهی الارب ).
-
سینه زدن، سینه زنی
لهجه و گویش تهرانی
زدن بر سینه در مراسم عزاداری
-
سینه،سینه کش
لهجه و گویش تهرانی
دیواره،جلو
-
bower anchor, bower
لنگر سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از لنگرهای اصلی کشتی که در دو سوی سینه بهعنوان لنگر چپ و راست قرار دارند
-
pectoral region
ناحیۀ سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از قفسۀ سینه که ماهیچۀ سینهای بزرگ آن را میپوشاند
-
صندوق سینه
لغتنامه دهخدا
صندوق سینه . [ ص َ ق ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سینه که در حفظاسرار و علوم و مطالب همچون صندوق است : کتاب فضل ز صندوق سینه بیرون آراز این چه سود که داری کتاب در صندیق . ملا فوقی یزدی (از آنندراج ).|| صندوقه ٔ سینه . رجوع به صندوقه ٔ سینه ...
-
صندوقه ٔ سینه
لغتنامه دهخدا
صندوقه ٔ سینه . [ ص َق َ / ق ِ ی ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قفسه ٔسینه . حفره ای که از دنده ها و قسمت پشتی ستون مهره ای و قسمت جلو استخوان جناغی تشکیل میشود و ریتین ، پرده های جنب ، قلب ، پریکارد، عروق مهم و قسمت سینه ای مری در آن جای دار...
-
یلان سینه
لغتنامه دهخدا
یلان سینه . [ ی َ ن َ ] (اِخ ) نام پهلوانی ایرانی که با بهرام چوبینه به جنگ خاقان رفت . (ناظم الاطباء). نام یکی از سران سپاه هرمزبن نوشیروان که بهرام چوبینه در جنگ ساوه شاه سر جنگیان کرد. (یادداشت مؤلف ).
-
angina 1
درد سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] درد تنجشی خفهکننده که امروز بیشتر به درد قفسۀ صدری اطلاق میشود
-
bow door
در سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی در متحرک در سینۀ کشتی که برای تخلیه و بارگیری کالاهای چرخدار و وسایل نقلیه از آن استفاده میشود