کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سین
/sin/
معنی
نام حرف «س».
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سین
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) پانزدهمین حرف از الفبای فارسی ، س .
-
سین
لغتنامه دهخدا
سین . (اِ) آهوی کوچک . (دزی ج 1 ص 714). || کسی که تنحنح بسیار کند. (آنندراج ) (برهان ) (ناظم الاطباء). || نام حرف پانزدهم از حروف الفبای ابجدی . (ناظم الاطباء). حرفی است معروف از حروف تهجی . (برهان ). || سیمیا و کیمیا. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اشار...
-
سین
لغتنامه دهخدا
سین . (اِخ ) (سئین ) دهی است از دهستان ایردیموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل . دارای 469 تن سکنه . آب آن ازرود سئین . محصول آنجا غلات و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
سین
لغتنامه دهخدا
سین . (اِخ ) در بابل سین را رب النوع ماه میدانستند. (ایران باستان ج 1 ص 202 و 382).
-
سین
لغتنامه دهخدا
سین . (اِخ ) نام حضرت رسالت صلوات اﷲ علیه و آله . (برهان ). در یس ، یاسین «و یاسین معناه یا انسان او یاسید». (؟) (منتهی الارب ) (از حاشیه برهان چ معین ).
-
سین
لغتنامه دهخدا
سین . (اِخ ) نام شهر چین است و معرب آن صین باشد. (آنندراج ). رجوع به صین و چین شود.
-
سین
لغتنامه دهخدا
سین . [ ی ِ ] (اِخ ) آسوان . از شهرهای مصر قدیم که امروز آن را آسوان نامند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
سین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sin نام حرف «س».
-
واژههای مشابه
-
کلشی سین
لغتنامه دهخدا
کلشی سین . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) آلکالوئیدی است که از دانه ٔ سورنجان بدست آورند و در پزشکی بکار رود. (از لاروس ). ماده ٔ سمی که از سورنجان گیرند و در بیماری های قلب بکار است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
گلی سین
لغتنامه دهخدا
گلی سین . [ گْلی / گ ِ ] (فرانسوی ، اِ) از طایفه ٔ گیاهان پروانه ای ، نوعی از آن زینتی است . گلی سین چینی قابل ملاحظه ، زیبا و با خوشه های آبی یا بنفش رنگ است .
-
کولشی سین
لغتنامه دهخدا
کولشی سین . [ کُل ْ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) آلکالوئیدی است که نخستین بار در سال 1884 م . توسط هوده به حالت تبلور از انساج گیاه گل حضرتی به دست آمده است و فرمولش N6 H25 C23 می باشد. این ماده به مقدار کم در آب حل می شود، ولی به مقدار زیاد در ا...
-
هفت سین
لغتنامه دهخدا
هفت سین . [ هََ ] (اِ مرکب ) از مشهورترین مراسم نوروز آراستن است ، وآن گرد آوردن هفت چیز است که نام آنها با حرف «س » آغاز گردد. معمولاً بین اشیاء ذیل : سیب ، سیاهدانه ، سنجد، سماق ، سیر، سرکه ، سبزه (دانه های گندم و امثال آن که قبلاً در بشقابی کاشته ...
-
همه سین
لغتنامه دهخدا
همه سین . [ هََ م َ ] (اِخ ) یا ترکمانده . دهی است از توابع شهرستان شمیرانات . در شش هزارگزی جنوب راه دماوند واقع، دارای 191 تن سکنه است . آب آن از چشمه سار و محصول عمده اش غله و صیفی است . ساکنان ترکمن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
سین جیم
فرهنگ فارسی معین
(اِمص .) سوال و جواب ، مجازاً به معنی استنطاق و بازخواست .