کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیمیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیمیا
/simiyā/
معنی
در قدیم صاحبان این علم برای حروف طبایعی مرموز قائل شده و مدعی بودند که بهوسیلۀ حروف و اسما میتوان در عالم طبیعت تصرف کردن یا آنکه در قوۀ تخیل و تصور دیگران نفوذ کرد و چیزهایی را که وجود ندارد در نظر آنان مجسم ساخت؛ علم حروف؛ علم اسرار حروف؛ علم طلسم و جادو؛ علم مجسم ساختن چیزهای موهوم در نظر دیگران؛ چشمبندی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیمیا
فرهنگ فارسی معین
[ معر. ] (اِ.) عِلم حروف ، علم طلسم و جادو.
-
سیمیا
لغتنامه دهخدا
سیمیا. (اِ) علم سیمیا. علم طلسم که از آن انتقال روح در بدن دیگری کنند و به هر شکل که خواهند درآید و چیزهای موهوم در نظر آرند که در حقیقت وجود آنها نباشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). عبارت است از علم به اموری که انسان متمکن شود بدان از اظهار آنچه مخالف...
-
سیمیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی؟] simiyā در قدیم صاحبان این علم برای حروف طبایعی مرموز قائل شده و مدعی بودند که بهوسیلۀ حروف و اسما میتوان در عالم طبیعت تصرف کردن یا آنکه در قوۀ تخیل و تصور دیگران نفوذ کرد و چیزهایی را که وجود ندارد در نظر آنان مجسم ...
-
واژههای مشابه
-
کیمیا و سیمیا
فرهنگ گنجواژه
علوم غریبه، شیمی.
-
جستوجو در متن
-
لیمیا
لغتنامه دهخدا
لیمیا. (اِ) یکی از علوم خفیه است : کیمیا، لیمیا و سیمیا.
-
کله سر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kallesar کلمهای که از حروف اول پنج کلمۀ کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا، ریمیا که در نزد قدما از علوم سرّی بود، ساخته شده.
-
پنج پوشیده
فرهنگ فارسی معین
( ~. دِ) (اِمر.) خمسة محتجبه است و آن پنج علم است : اول کیمیا، دوم لیمیا، سوم سیمیا، چهارم ریمیا، پنجم هیمیا.
-
مکنونه
لغتنامه دهخدا
مکنونه . [ م َ ن َ ] (ع ص ) مکنونة. رجوع به مکنونة شود.- علوم مکنونه ؛ علوم مخفی مانند کیمیا و سیمیا و لیمیا و جز آن .
-
پنج پوشیده
لغتنامه دهخدا
پنج پوشیده . [ پ َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) پارسی خمسه ٔ محتجبه است و آن پنج علم است ، اول کیمیا دوم لیمیا سوم سیمیا چهارم ریمیا پنجم هیمیا. (آنندراج ).
-
پنجه ٔ پوشیده
لغتنامه دهخدا
پنجه ٔ پوشیده . [ پ َ ج َ / ج ِ ی ِ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کیمیا و لیمیا و هیمیا و سیمیا و ریمیا. خمسه ٔ محتجبه .
-
خلع بدن
لغتنامه دهخدا
خلع بدن . [ خ َ ع ِ ب َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جان خود بجسم دیگری انداختن و جدا کردن بدن از روح و این عمل ازجوکیان است که بریاضت حاصل می کنند و در اصطلاح حکما این عمل را سیمیا گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
سین
لغتنامه دهخدا
سین . (اِ) آهوی کوچک . (دزی ج 1 ص 714). || کسی که تنحنح بسیار کند. (آنندراج ) (برهان ) (ناظم الاطباء). || نام حرف پانزدهم از حروف الفبای ابجدی . (ناظم الاطباء). حرفی است معروف از حروف تهجی . (برهان ). || سیمیا و کیمیا. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اشار...
-
اورانگوتان
لغتنامه دهخدا
اورانگوتان . [ اُ ] (اِ) میمون آدم نمای سواحل باطلاقی جنگلهای برنئو و سوماترا از نوع پونگو یا سیمیا باهوش وقابل تربیت است . با چهار دست و پا راه میرود یا خودرا بدرختان می آویزد. بدنش پوشیده از موهای زبر سرخ فام است و قد افراد بالغ آن به یک متر و نیم ...