کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیمک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سیمک
/simak/
معنی
قلاب یا چوب سرکج که با آن تارهای ابریشم را تاب میدهند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیمک
لغتنامه دهخدا
سیمک . [ م َ ] (اِ) قلاب مانندی که بدان تارهای پنبه ای یا ابریشمی را تاب دهند. (ناظم الاطباء). نام یکی از افزار علاقه بندان و آن چوب سرکجی است که کلافه ٔ ریسمان و ابریشم بر آن پیچند. (آنندراج ) : باشد ز خط کلافه ٔ ابریشمی تراکز نازکیش شعشعه ٔ ماه سیم...
-
سیمک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] simak قلاب یا چوب سرکج که با آن تارهای ابریشم را تاب میدهند.
-
واژههای مشابه
-
سیمک دوز
لغتنامه دهخدا
سیمک دوز. [ م َ ] (ن مف مرکب ) دوخته شده با سیم . سیم کشیده . که تارهای نقره در آن دوخته باشند : رخت سیمک دوز را نبود رواجی در مزارزر مگر در چارقت ز آتش برون آید سلیم .نظام قاری (دیوان ص 96).
-
علی آباد سیمک
لغتنامه دهخدا
علی آبادسیمک . [ ع َ دِ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان واقع در 32 هزارگزی شمال خاوری کرمان و 4 هزارگزی باختر راه مالرو شهداد به کرمان . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر، و دارای 2200 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود...
-
جستوجو در متن
-
آلومینیوم
فرهنگ واژههای سره
سیمک
-
سرخانه
لغتنامه دهخدا
سرخانه . [ س َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) به اصطلاح موسیقیان بمعنی آواز بلند. (غیاث ) (آنندراج ). چنانچه میان خانه آواز متوسط. (آنندراج ) : ای کار دلم از تو ز قانون شده بیرون سرخانه ای از چنگ و ربابی گله بشنو. مؤمن استرابادی (از آنندراج ).نوایی که در پر...